دهمین شب مراسم سوگواری ایام محرم با سخنرانی سیدمجتبی حسینی، با محوریت زیارت جامعه کبیره در دبیرستان صدیقین برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید.
«و بکم اخرجنا الله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب و انقذنا من شفاجرف الهلکات و من النار» به وسیله شما خداوند ما را از ذلت بیرون آورد و از غبارهای هلاکتها آزاد کرد و ما را از لب پرتگاه افتادن در هلکات و از افتادن در آتش نجات داد.
حضرت فرمود «ولایتنا امان من النار» یعنی ولایت ما امان از آتش است؛ چه نار جهنم و چه نار دنیا. ولایت اهل بیت(ع) امان از همه آتشها است. وقتی دل کسی مملوء از ولایت سیدالشهدا(ع) باشد آتشش از چیز دیگری است. همین شما را نگه میدارد و در مهالک مختلف حفظ میکند. مهالک برای همه هست ولی این ولایت نمیگذارد ته دره بیفتید. اینهایی که کوهنوردی میکنند یک طنابی به خودشان میبندند تا داخل دره پرت نشوند. اگر تو هم در ولایت سیدالشهدا(ع) قرار بگیری پرت نمیشوی. این رشته محبت موجب میشود ما پرت نشویم.
اثر ولایت اهل بیت(ع) در کلام پیامبر(ص)
پیامبر(ص) فرمود: یا علی، محبت تو در قلب کسی تثبیت نمیشود الا اینکه خدا با هر لغزشی قدمش را به سمت خوبی برمیگرداند تا اینکه او را وارد بهشت کند. بهشت لحظهای است الآن یکی در بهشت است ولی یکی را از بهشت بیرون میکنند. اینکه آدم در بهشت بود بیرون شد، شیطان در بهشت بود بیرون شد یعنی خیلیها در بهشت هستند ولی آنها را بیرون میکنند. باید سعی کنیم هر وقت این مسیر را گم کردیم به آن بازگردیم تا به بهشت نهایی برسیم که اخراج ندارد.
اگر ارتباط معرفتی محبتی عملی با اهل بیت(ع) و قرآن داشته باشیم در مجموع درست است ولی یک موقع هست که همینطوری به جلسه آمدیم یا به دستورات آنها عمل نمیکنیم ولی در عین حال باید خطاهایمان را کمتر کنیم. به همین خاطر خدا مطهراتی برای ما گذاشته که یکی از مهمترین آنها حب حسین(ع) است. بالاخره انسان دچار اشتباه میشود لذا انسان نیاز دارد هم مسیر را یاد بگیرد و هم خطاهایش جبران شود تا نقایص برطرف شود. وقتی به سیدالشهدا(ع) ابراز ارادت میکنیم از دعای آنها و از شفاعت دنیوی و اخروی آنها بهرهمند میشویم تا مسیر را درست برویم.
اصلا نگو که امام حسین(ع) با من چکار دارد، این کفران نعمت است. یوسف بن یعقوب نصرانی است، اما دلش هوای امام هادی(ع) را کرده بود. از شهر خودش راه افتاد و نزد حضرت رسید. امام وقتی ایشان را دید بدون مقدمه فرمود: «برخی گمان میکنند ولایت ما به امثال تو نفعی نمیرساند، دروغ میگویند، این ولایت به امثال تو نفع میرساند». آن شخص چند وقتی پیش حضرت بود و جلوه ولایت ایشان را دید، بعد به حضرت گفت میخواهم مسلمان شوم. حضرت فرمود نه، تو مسلمان نمیشوی ولی خدا به تو فرزندی میدهد که از شیعیان خالص است. پسرش میگفت دم مرگ پیش پدرم بود میگفت هنوز این شخص را دوست دارم. دیگر به ما ارتباط ندارد که خدا با این آدم چکار میکند. اصلا وارد این وادی نشو که فلانی بهشتی است یا جهنمی.
دیگران را قضاوت نکنیم
سعد بن معاذ از اصحاب پیامبر(ص) بود. برنامه تشییع و تدفین او زیر نظر پیامبر(ص) انجام شد. خود ایشان معاذ را داخل قبر گذاشتند و دعا کردند. وقتی او را دفن کردند مادرش گفت «بهشت بر تو مبارک باد» ولی پیامبر(ص) فرمودند: همین الآن قبر فشاری به او داد که قابل ذکر نیست چون داخل خانه بداخلاق بود. حضرت در ادامه فرمودند: برای خدا تعیین و تکلیف نکن. خدا خودش میداند با هر کس چکار کند ولی ما چون خود را از خدا مهمتر میدانیم دائم تعیین و تکلیف میکنیم. شاید روز قیامت همان کسانی که فکر میکنیم جهنمی است وضعش از ما بهتر باشد.
پس شما کار خودت را بکن و دیگران را قضاوت نکن. این کار سختی است که غیر قابل انجام است و خدا این کار را از ما نخواسته است. مگر میشود دیگران را قضاوت کرد؟ شما همان کاری که خدا خواسته انجام بده، خدا این کار را از ما نخواسته است. پس جذبه ولایت که در دل تو است تو را از مهالک نجات خواهد. این جذبه را محکم نگه دار، نکند حواست نباشد و این را از دست بدهی چون گاهی اوقات تو حواست نیست ولی شیطان به خوبی حواسش به شما هست تا این ولایت را از دل شما خارج کند.
ثبت دیدگاه