معجزه میلاد حضرت عیسی (ع) در قرآن کریم یکی از بزرگترین معجزات الهی بود؛ وقتی حضرت مریم (س) بدون آنکه ازدواج کرده باشد به امر الهی صاحب فرزند شد و آن فرزند در همان بدو تولد لب سخن گفتن باز کرد و خود را بنده و پیامبر خدا معرفی کرد.
به گزارش بعثت نیوز، این معجزه بزرگ نشانهای برای همه مردم در تمام طول تاریخ و در همه سرزمینها شد تا همه پی به قدرت بینهایت حضرت حق ببرند. بر این اساس، ماجرای این معجزه میلاد مبارک در قرآن کریم بیان شده و گوشههایی از رویدادهای مهم آن مورد بررسی و یادآوری قرار گرفته است.
دکتر ملیحه موسوی تهرانی، استاد دانشگاه و کارشناس قرآنی به بررسی بخشهایی از ماجرای معجزه میلاد حضرت عیسی علیه السلام که در قرآن کریم مطرح شده، پرداخته و می گوید: نحوه تولد حضرت عیسی علیه السلام به هیچ وجه مانند سایر انسانها نبود. یعنی از مادر و بدون پدر متولد شد. مدت بارداری حضرت مریم سلامالله علیها مانند سایر افراد نه ماه نبود، بلکه بسیار کم بود. در بعضی از روایات به چند ساعت یا چند روز اشاره شده است. یعنی مدت کوتاهی گذشت و همین که حضرت جبرئیل علیه السلام به آن بانوی مکرم نوید تولد فرزند را داد، ایشان باردار شده و خیلی زود حضرت عیسی علیه السلام در رحم مادر مراحل جنینی را گذرانده و متولد شد.
صدایی که حضرت مریم سلامالله علیها شنید
در آیاتی که به ماجرای تولد حضرت عیسی علیه السلام اشاره شده است، این مطلب عنوان شده که از پایین پای حضرت مریم سلامالله علیها صدایی آمد که ایشان را مورد خطاب قرار داد، اما در آیه عنوان نشده که این صدا از طرف چه کسی بود. چرا؟
این ماجرا به زمانی اشاره دارد که حضرت عیسی علیه السلام به دنیا آمده و مادر او را در آغوش گرفته است. یعنی در ابتدا حضرت جبرئیل علیه السلام بر حضرت مریم سلامالله علیها نمایان شده و به ایشان مژده داد که خداوند به تو پسری عنایت میفرماید. آن زمان آن بانوی مکرم به امر و اراده الهی باردار شد، ولی از ترس اینکه مردم توان درک معجزه الهی را ندارند و به او تهمت میزدند، به جایی بسیار دو از مردم رفت و به این ترتیب از همه کنارهگیری کرد.
مدت بارداری و وضع حمل
در اینجا یک سؤال مهم ایجاد میشود، مبنی بر اینکه مدت بارداری حضرت مریم سلامالله علیها چه مقدار بود؟ چون اگر مدت این بارداری را مانند سایر زنان، نه ماه در نظر بگیریم ابهامات بسیاری در این مورد ایجاد میشود.
نکته مهم این است که نحوه تولد حضرت عیسی علیه السلام به هیچ وجه مانند سایر انسانها نبود. یعنی از مادر و بدون پدر متولد شد. در مورد سؤال هم باید گفت که مدت بارداری حضرت مریم سلامالله علیها مانند سایر افراد نه ماه نبود، بلکه بسیار کم بود. در بعضی از روایات به چند ساعت یا چند روز اشاره شده است که یکی از دلایل معجزه میلاد حضرت عیسی از آن یاد می شوذ
یعنی مدت کوتاهی گذشت و همین که حضرت جبرئیل علیه السلام به آن بانوی مکرم نوید تولد فرزند را داد، ایشان باردار شده و خیلی زود حضرت عیسی علیه السلام در رحم مادر مراحل جنینی را گذرانده و متولد شد. چون اصلاً تولد آن حضرت استثنایی بود و شباهتی به سایر تولد انسانها نداشته است و معجزه میلاد ابشان لقب گرفته است.
اما همین معجزه میلاد ، حضرت مریم سلامالله علیها را در اندوه بزرگی فروبرد. چون به هر حال ایشان به مردم حق میدادند که توان درک معجزه الهی را نداشته باشند و به آن بانوی پاکدامن تهمت ناروا بزنند. به هر حال ایشان دختری باکره بوده و در عرض چند ساعت باردار و سپس صاحب فرزند شده. حالا وقتی با همان نوزاد میان مردم حاضر شود حتماً مورد اتهام قرار میگیرد. به همین علت در آن شرایط آرزوی مرگ کرد.
میدانیم که حضرت مریم سلامالله علیها دارای ایمان و یقین محکمی بود، به قدری که خدای متعال در قرآن کریمش از ایشان به خوبی یاد فرموده است. اما سؤال این است که چطور چنین شخصیتی آرزوی مرگ میکند؟ مگر توان تحمل این معجزه میلاد حضرت عیسی (ع) را نداشته؟
توجه کنید که مشکل بسیار بزرگ است. حضرت مریم سلامالله علیها دارای پدر و مادر مؤمن و شناختهشدهای بود. خودش نیز به پاکدامنی و تقوا مشهور بود. ایشان دارای تقوایی بود که حتماً توان تحمل بسیاری از مشکلات سخت را داشته است.
اما در این مرحله از زندگی خود با فرزندی مواجه شده که میداند سایر مردم نمیتوانند وجود و تولد معجزهآسای او را درک کنند. چون اصلاً مردم شاهد این معجزه نبودهاند. فقط بعد از مدتی میبینند که در آغوش او نوزادی است. در عین اینکه مردم جاهل حتی اگر معجزه را با چشم هم ببینند، باز هم انکار میکنند.
پس حضرت مریم سلامالله علیها با همه یقین الهی و ایمانی که داشته آرزوی مرگ کرده است کهای کاش پیش از این مرده بودم و از یاد مردم رفته بودم. از این آیه مشخص میشود که چنین گفتاری از آن بانوی گرامی به معنای نفی مقام تسلیم ایشان نیست.
اما در همین زمان الطاف و عنایتهای الهی بار دیگر شامل حال آن بانوی مکرم شد، آن هم در اوضاعی که بهشدت ناراحت و دلشکسته بود.
از زیر پای ایشان خطاب رسید که «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَنی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا؛ ناگهان از طرف پایین پایش او را صدا زد که غمگین مباش! پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است.»
درباره اینکه صدا از طرف چه کسی بوده، نظرات مختلفی در تفاسیر قرآن مطرح شده است. عدهای اعتقاد دارند که صدا از سوی حضرت عیسی علیه السلام بوده که تازه متولد شده بود و مادر خود را این طور خطاب قرار داد تا یکی معجزه دیگر را به او نشان دهد و دلش را آرام کند.
اما گروهی از مفسران بر این باور هستند که آن صدا از سوی حضرت جبرئیل علیه السلام بوده. به این صورت که حضرت مریم سلامالله علیها بر بالای تپهای رفته بود و حضرت جبرئیل علیه السلام از پایین تپه ایشان را صدا کرد و این مطلب را اعلام فرمود. از طرف دیگر مفسرانی که صدا را به حضرت جبرئیل نسبت دادهاند، این طور نوشتهاند که حضرت عیسی علیه السلام تا وقتی که مقابل مردم نبود و با آنها مواجه نشده بود، سخنی نگفته بود. یعنی آن عباراتی که در مواجهه با مردم فرمود، اولین سخنان او در گهواره بود.
انتهای پیام
متبع شفقنا
ثبت دیدگاه