فقر و انحرافات اجتماعی از جمله پدیدههایی هستند که به نظر بسیاری از صاحبنظران با یکدیگر ارتباط دارند. پژوهشها مؤید رابطه مستقیم فقر و انحرافات نیست، اما وجود همبستگی میان آن دو را تأیید میکند. بر این اساس فقر به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در وقوع انحرافات و افزایش میزان آن به ویژه در زمینه جرائم زنان، اعتیاد و سرقت تأثیرگذار است. در رویکرد دینی نیز همبستگی فقر و انحرافات اجتماعی تأیید شده است و فقر انگیزه روی آوردن به کجروی را افزایش میدهد، همچنان که رفاهطلبی انگیزهای برای روی آوردن به جرائم است.
بدون تردید فقر و نابرابریهای اقتصادی از مهمترین معضلات جامعه بشری است که جایگاه ویژهای در بین سایر مسائل اجتماعی دارد. فقر از بنیادیترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری، میزان آن نه تنها کاسته نشده، بلکه طبق آمارهای موجود در حال افزایش است. مشکلات ناشی از فقر منحصر به پیامدهای فقر نیست، بلکه این مشکلات زمانی شدت مییابد که زمینهساز انحرافات شود.
درباره اهمیت فقرزدایی در جامعه و بهرهگیری از روشهای نوین با سیدسعید وصالی، پژوهشگر اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید و میبینید.
عملکرد نهادهای مربوطه در حوزه فقرزدایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این حوزه دو سازمان بزرگ حاکمیتی یعنی کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی فعالیت میکنند که به نظر بنده به شدت و با تمام توان در حال خدمترسانی برای فقرزدایی هستند تا بتوانند به سؤالاتی که در رابطه با مشکلات و چالشهای این حوزه ایجاد شده و نیز درخواست آحاد جامعه از آنها برای رفع فقر به عنوان مسئله مبتلابه جامعه پاسخگو باشند. همه ما میدانیم که این دو سازمان بزرگ در کنار کثیری از سازمانهای کوچکتری که در زمینه رفع فقر در جامعه فعالیت میکنند، در حال تلاش هستند تا حتیالامکان پاسخگوی این قبیل نیازهای جامعه بزرگ ما باشند. اگر هم نقدی به عملکرد این سازمانها وجود دارد، در طول این قضیه قرار دارد یعنی اصل این است که این سازمانها به شدت در حال فعالیت هستند و طبق تمام تحقیقات و آمار رسمی که ارائه شده، تمام تلاش خود را مصروف فقرزدایی در جامعه کردهاند. بخش غیر دولتی و خیران جامعه نیز هر کدام به اندازه خود در حال تلاش در حوزه فقرزدایی هستند. امروز مسئله فقر بدون گفتوگو یکی از معضلات بزرگ جامعه ماست که باید به صورت عمقی به تلاش برای کاهش آن پرداخت.
البته باید اذعان کرد که متأسفانه نتوانستیم به سؤالات و درخواستهای جامعه در حوزه فقرزدایی و کاهش این معضل بزرگ پاسخ دهیم. لذا باید در این حوزه به دنبال ارائه راهکارها و پاسخهای اصلی باشیم. متأسفانه هر بار با ارائه آمارهای جدید، تعداد بیشتری از مردم زیر خط فقر قرار میگیرند و عده افرادی که بالای خط فقر حضور دارند، کمتر میشود. در این رابطه کوشش جامعه ما با تلهای مواجه شده است؛ چراکه هر چقدر تلاش و فعالیت جامعه بیشتر میشود تا بتواند با پدیده شوم فقر مبارزه کرده و آن را رفع کند، کاری از پیش نمیبرد. در این راستا به نظر میرسد بیش از آنکه لازم باشد هزینه کنیم تا به طور مشخص یک فقیر را نجات دهیم باید هزینه کنیم تا به این سؤال بزرگتر پاسخ دهیم که باید چه راهکار تأثیرگذاری برای رفع و یا کاهش فقر در جامعه ارائه دهیم؛ وگرنه چنانچه فعالیتها به همین صورت پیش برود، دوباره شاهد این خواهیم بود که فقر جامعه بیشتر و بزرگتر شده است.
ظاهرا پاسخ در جای دیگری است؛ چراکه نمیتوانیم با تمام تلاشی که انجام میدهیم این مشکل را رفع کنیم. در تاریخ چهل ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برخی از افرادی که داعیه انقلابی داشتند، امکاناتی به دست آوردند تا از این امکانات برای رفع محرومیت از مستضعفین و محرومان استفاده کرده و آنها را نجات دهند. این افراد به واسطه امکاناتی که در اختیارشان قرار گرفت از عناوین و مسئولیتها گرفته تا سازمانهای مختلف نتوانستند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند؛ در حالیکه خود این افراد جزء طبقات بالای جامعه قرار گرفتند و از طبقه متوسط عبور کردند. برخی از این افراد غالبا از طبقات متوسط و پایین جامعه بودند که با امکاناتی که به دست آوردند، جزئی از طبقات بالای جامعه شدند. یکی از مهمترین دلایل بروز و ظهور فقر فراوان در جامعه تبعیض یعنی برخی را بر برخی دیگر ترجیح دادن است. لذا زمینه فقر جامعه را باید در اینگونه موارد جستوجو کرد. فرد فقیر در جامعه اینگونه میاندیشد که اگر ثروت در جامعه وجود ندارد، برای همه نباشد و اگر وجود دارد، چرا برای ما نباشد؟ این سؤالاتی که از سوی طبقات پائین جامعه مطرح میشود، سؤال بسیار بزرگی است و ممکن است باعث ایجاد اختلال و اعتراض در جامعه شود.
مشکل اینجا نیست که با اعطای مقداری پول جامعه را از فقر نجات دهیم؛ چراکه این مسئله نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه مسئله را بزرگتر و بیشتر میکند. لذا موضوع اساسی اینجاست که ما باید تبعیض در جامعه را از بین ببریم. در این حالت است که میتوانیم به فقرزدایی بهتر و تأثیرگذارتر در جامعه بپردازیم. امیرالمؤمنین(ع) به فرزند خود امام حسن(ع) اینگونه میفرمایند که «يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ؛ فرزندم! بر تو از فقیر شدن میترسم». متأسفانه امروز افراد زیادی در جامعه زیر خط فقر قرار دارند و این مشکل با تزریق پول به جامعه حل نخواهد شد. راهکار پیشنهادی در این حوزه این است که به گذشته نگریسته و دلیل اصلی موضوع را به دست آوریم. باید این موضوع را بپذیریم که میان افراد تبعیض وجود داشته است. اگر ثروت برای عدهای باشد و برای دیگران وجود نداشته باشد، سؤال بزرگی برای مردم ایجاد میشود که چرا فقط یک عده از این ثروت برخوردار هستند.
امروز مدارسی در جامعه وجود دارند که اردوهای آموزشی خود را در پاریس میگذرانند که البته نفس وجود اینگونه مدارس مشکلی نیست اما زمانی که بسیاری از افراد حتی مبلغ لازم برای ثبت نام فرزندان خود در مدارس دولتی را نیز ندارند، این مسئله مشکلساز و سؤالآفرین خواهد شد. فقر مشکل بزرگی است که معضلات اجتماعی فراوان دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت. کسب درآمدهای نامشروع، فساد، اختلالات مختلف اجتماعی و … از جمله این مشکلات است.
شیوه صحیح برای فقرزدایی در جامعه چیست؟
متأسفانه فرمول سادهای برای رفع این معضل در جامعه وجود ندارد اما باید تا میتوانیم در زمینه رفع تبعیض گام برداریم. کسی نمیگوید مدارس غیر انتفاعی آنچنانی، بیمارستانهای خصوصی و … وجود نداشته باشد، بلکه باید ملاکی را مدنظر قرار دهیم که تبعیضها را در خود حل و هضم کند. باید بپذریریم که ناخواسته میان افراد تبعیض قائل شدهایم. عدهای درآمدهای سرسامآور داشته و برخی دیگر درآمد بسیار ناچیزی دارند. امروز برخی سرمایهداران در ایران از سرمایهداران آمریکایی نیز ثروتمندتر هستند. این چیزی نیست جز ارجحیت برخی به برخی دیگر. مرحوم محدرضا حکیمی اینگونه بیان میکند که دولت موظف است از کسی که ثروتمند است، بگیرد و به فقرا دهد. البته این مسئله شاید مقداری تند باشد اما باید سازوکاری وجود داشته باشد که ثروتمندان نیز به فکر فقرا باشند. البته کسی که میخواهد این کار را انجام داده و مالیات و پول و … را از ثروتمندان گرفته و به فقرا دهد تا تعادل در جامعه ایجاد شود، باید خود در وهله نخست صلاحیت لازم را داشته باشد.
وضعیت اعتماد عمومی به نهادهای دولتی و مؤسسات خیریه در حوزه فقرزدایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
امروز سازمانهایی مانند بهزیستی، کمیته امداد و … با اینکه بودجههای بزرگی دارند و تلاش زیادی برای رفع فقر میکنند، نمیتوانند به ریشهکنی فقر بپردازند؛ چراکه فقر مسئله بسیار بزرگی در جامعه است. امروز باید مسئولانی که بر اریکه حوزه فقرزدایی قرار میگیرند از توانایی لازم برخوردار باشند. مسئولانی که نمیتوانند در این حوزه به خوبی اقدام کرده و از توانایی لازم برخوردار نیستند، باید خود را از میدان خارج کنند.
کسانی که مسئول امور محوله در حوزه فقرزدایی میشوند، باید کمربند همت را بسته و در این راستا خودی و غیر خودی را یکی بدانند. آنها باید تمامی همت خود را به خرج دهند تا ضمن بکارگیری افراد شایسته در امور، به راهکارهای اساسی و زودبازده در حوزه فقرزدایی دست پیدا کنند. امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر توصیه میکنند که چنانچه قصد داری فردی را مسئول کنی، او از میان افرادی انتخاب کن که جزء خانوادههای صالح هستند. ممکن است مسئولی به خودی خود فرد صالحی باشد اما از افرادی در کار خود استفاده کند که ایشان فرد چندان قابل اعتمادی نباشند. اختلاس، دزدی، دروغگویی و … از زمان صدر اسلام نیز وجود داشته و باید در این حوزه به سیره معصومین(ع) در برخورد با این معضلات توجه کنیم. امیرالمؤمنین(ع) برای حکام خود مأمور گماشته بودند که چنانچه خطایی از آنها سر زد، فورا آن حضرت را در جریان قرار دهند. امروز باید به این مبانی بازگردیم؛ چراکه تزریق پول بیمهابا به جامعه برای رفع فقر کافی نیست و چه بسا خود این پول تورمزا بوده و فقر را بیشتر کند.
توانمندسازی خانوادههای محرومان برای رفع فقر به جای تزریق پول به این خانوادهها چه تأثیری در جامعه دارد؟
امروز سازمانهایی مانند بهزیستی و … نسبت به توانمندسازی اقشار مختلفی همچون زنان سرپرست خانوار و … اقدام میکنند که البته تأثیرگذار بوده است اما آیا این مسئله باعث رفع فقر کلی در جامعه شده است؟ این برنامهها، فعالیتهای محدودی است که در حد خود تأثیر دارد اما مسئله فقر آنچنان در جامعه وسیع شده که با این امور نمیتوان برای رفع ریشهای آن اقدام کرد. البته این طرحها به اندازه خود تأثیر دارند اما مسئله اصلی این است که باید به صورت ریشهای به حل فقر در جامعه کمک کنیم.
بنابراین، مهمترین مسئله در حوزه رفع فقر جامعه، از بین بردن و یا کاهش تبعیض است. شرایط باید به گونهای باشد که تمامی آحاد جامعه بتوانند از حد متوسط امکانات جامعه استفاده کنند. امروز همگان باید بتوانند از حداقلها مانند شغل، اقتصاد و … برخوردار شوند. رفع تبعیض باعث میشود که اندک اندک به سمت رفع فقر حرکت کنیم. البته این بدان معنا نیست که بیمارستان و مدرسه خصوصی وجود نداشته باشد، بلکه بدین معناست که باید بتوانیم سازوکاری تعریف کنیم که طبقه متوسط جامعه بتوانند به طور عمومی از تمامی این امکانات استفاده کنند. کسانی هستند که تلاش بیشتری در جامعه دارند، لذا باید حقوق بیشتری داشته باشند. افراد دیگری نیز وجود دارند که تلاش کمتری داشته و از حقوق حداقلی بهره میبرند اما روزی مقدر تمامی جامعه باید به دستشان برسد.
برای توسعه فرهنگ فقرزدایی در جامعه چه باید کرد؟
امروز مردم همچنان به امور خیریه توجه دارند اما کمکهای خود را از راهها و کانالهایی که خود میدانند و به آن تمایل دارند، ارائه میدهند. باید به مشی امیرالمؤمنین(ع) که امر به معروف باید از مسئولان و مدیران شروع شود، به خوبی توجه کرده و بدان سمت حرکت کنیم. مقام معظم رهبری همواره در سخنان خود بر این موضوع تأکید داشته و دارند که باید مسئولان ابتدا وضعیت خود را بررسی کرده و امر به معروف شوند. اگر چنین شد، در حوزه فقرزدایی نیز موفق خواهیم شد.
باید اعتماد و سرمایه اجتماعی در جامعه به خوبی ایجاد شود. سرمایه اجتماعی شامل اعتماد و انسجام اجتماعی است. اعتماد اجتماعی موجب ایجاد انسجام در جامعه خواهد شد و همین انسجام باعث میشود تا آحاد مردم با همبستگی به سوی رفع معضلات و بحرانها از جمله بحران فقر و … حرکت کنند. ایرانیان مردم بیرحمی نیستند و فرهنگ فقط برای خود خواستن ندارند. دین و فرهنگ و سنتهای ایرانیان نشان میدهد که آنها در طول تاریخ به فکر یکدیگر بودهاند و همواره دست مستمندان را گرفتهاند. متأسفانه امروز فاصله بین فقیر و غنی در جامعه خیلی زیاد شده و برای کاستن این فاصله باید اعتماد و انسجام اجتماعی در جامعه به خوبی نهادینه شود. ما باید بتوانیم معدلی از امکانات جامعه را برای جامعه فراهم کنیم.
ثبت دیدگاه