حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • مناجات شعبانیه نظام فکری انسان را متحول می‌کند/ فرق دعا و مناجات چیست
    شناسه : 7858
    0
    معارف » اندیشه استاد دانشگاه اصفهان با بیان اینکه مناجات شعبانیه به ما نظام فکری می‌دهد، گفت: اگر ما جملات این دعا را به صورت مضامین مستقل کوچک و ساده در کنار هم جمع کنیم یک نظام فکری برای ما درست می‌کند و وقتی نظام فکری با این مضامین شکل گرفت افق فکری مخاطب یا نیایش‌گر به هستی و هستی‌آفرین متفاوت خواهد شد.
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    شعبان هشتمین ماه تقویم هجری قمری است که بنا به احادیث، فضیلت بسیاری دارد و در آن به روزه‌داری، صدقه‌دادن، صلوات فرستادن و خواندن دعاهای خاص مانند صلوات شعبانیه و مناجات شعبانیه سفارش شده است. همچنین در این ماه مناسبت‌های مذهبی مختلفی وجود دارد از جمله آنها میلاد امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع)، امام سجاد(ع) و امام عصر(عج) است که به اعیاد شعبانیه شناخته می‌شوند.

    شعبان از ریشه شعب است و از آنجا که در این ماه روزی مؤمنان و حسنه در آن منشعب و بسیار می‌شود، این ماه شعبان نام گرفت. براساس روایات، ماه شعبان، ماه پیامبر اکرم(ص) است. پیامبر(ص) ماه شعبان را روزه می‌گرفت و به ماه رمضان وصل می‌کرد. روایاتی از معصومان(ع) در فضیلت ماه شعبان آمده است از جمله رفتن به بهشت و برخورداری از کرامت الهی در قیامت، پاداش روزه این ماه معرفی شده است.

    همانطور که اشاره شد دعا و مناجات در این ماه مورد تاکید زیادی قرار دارد، برای بهره‌مندی بهتر و بیشتر از فیوضات این ماه در این باره با محمدمهدی احمدی فراز؛ استاد دانشگاه اصفهان گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید:

     یکی از اعمالی که بسیار مورد سفارش در ماه رجب و شعبان است ادعیه وارده است. جایگاه دعا و مناجات در مجموعه معارف اسلامی چگونه است؟

    بنده بحث را با یک جمله کلیدی در مورد دعا و نیایش شروع می‌کنم؛ دعا دبستان معرفت برای نوآموزان، دانشگاه رفعت برای اندیشمندان و آبشار رحمت برای گرفتاران است. ممکن است پرسیده شود که چرا باید دعا کنیم؟ جواب آن است که چیزی که ما را به سمت دعا می‌کشاند احساس نیاز و نقص و احساس تنهایی و بی کسی است. این دو احساس در تمامی انسان‌ها فارغ از اینکه چه دینی دارند و مسلمان هستند یا نیستند وجود دارد.

    اینکه انسانی بگوید من احساس تنهایی و بی کسی نمی‌کنم طبیعی است زیرا گاهی غفلت و سرگرمی به دنیا چنان انسان را به خود و زندگی روزمره مشغول می‌کند که این احساس را در وجود او خاموش می‌کند مانند بچه‌ای که گرسنه است ولی وقتی به یک اسباب‌بازی برسد گرسنگی را که نیازی طبیعی است از روی غفلت و سرگرمی فراموش می‌کند و حاضر است گرسنگی و تشنگی بکشد ولی دست از بازی برندارد؛ بنابراین ممکن است نداشتن تنهایی و نیاز به خدا به خاطر شهرت و ثروت و سرگرمی و اشتغالات فراوان باشد.

    یکی از زیبایی‌های دین اسلام این است که روزه به عنوان یک امر واجب برای مسلمین بیان شده است؛ یکی از فواید روان‌شناختی روزه این است که این احساس نیاز را در ما تقویت کند. احساس نیاز به گرسنگی همان حسی است که زمینه‌سازی برای احساس نیاز به خدا را در وجود انسان تقویت می‌کند لذا فضای معنوی در ماه رمضان متفاوت است زیرا احساس نیاز افراد شکوفا می‌شود و این احساس نیاز، اتصال و ارتباط با خدا را تقویت می‌کند و در نهایت احساس نیاز و تنهایی زمینه‌ساز دعا و مناجات خواهد شد.

     همانطور که فرمودید، اصل دعا و درخواست مسئله‌ای در وجود انسان است و شاید همه بر آن اتفاق نظر دارند، کما اینکه می‌بینیم هر دین و مکتبی برای خود مناسکی دارد، یکی برای مسجمه بودا، نذر می‌کند و دیگری پول در رودخانه گنگ می‌ریزد ولی ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا بهتر است دنباله رو ادعیه ائمه(ع) باشیم؟ 

    بله؛ گاهی برخی می‌گویند ما خودمان بلدیم دعا کنیم لذا چرا باید دنبال دعاهای ائمه(ع) و معصومین(ع) برویم و با خدا حرف بزنیم و مناجات کنیم؟ این به آن دلیل است که هرقدر ما با انسان‌های پاک بیشتر آشنا شویم، همانندسازی ما با آنان بیشتر خواهد شد. ادعیه وارده مضامینی دارد که ممکن است به ذهن انسان عادی خطور نکند یا اگر خطور کرد به خاطر غفلت و روزمرگی خود را به یکسری درخواست‌های دم دستی و روزمره مشغول کند ولی ادعیه ائمه افق فراتری را پیش روی انسان می‌گشایند.

    البته احساس نیاز در انسان‌ها متفاوت است و ممکن است فردی احساس نیازش به یک منزل و خانه باشد؛ فرد دیگری به یک ساختمان چند طبقه احساس نیاز کند؛ کسی ممکن است احساس نیاز به داشتن یک شهر بکند ولی احساس نیاز پیشوایان ما فراتر از یک شهر و دنیاست؛ اینکه چرا ما دعای ائمه(ع) را می‌خوانیم به خاطر این است که احساس نیاز عادی و دانی ما به سمت احساس نیاز عالی و باقی سوق پیدا کند.

    حالا ممکن است برخی بگویند ما متقاعد شدیم برای تشبه و شبیه‌شدن به اندیشه‌ انسان‌های وارسته می‌توانیم از ایشان الگو بگیریم ولی چه ضرورتی دارد که همان قالبی را که بزرگان معصومین(ع) دنبال کرده‌اند ما هم دنبال کنیم و همان کلماتی را به کار ببریم که ایشان به کار برده‌اند. خب مسلما کلمات نافذ در نتیجه است و ما به این مسئله توجه نداریم. بگذارید مثال ساده‌ای بزنم، گاهی ما یک چیزی را از کسی طلب می‌کنیم او توجهی به خواسته ما ندارد ولی همین درخواست را یک فرد دیگری که پخته‎‌تر و سلیم‌النفس‌تر است و ادبیات مناسب‌تری دارد انجام می‌دهد و نتیجه می‌گیرد. درخواست یکی است ولی ادبیات در خواست تفاوت دارد بنابراین واژگان و کلمات نافذ در نتیجه هستند اضافه بر اینکه الگوی شناختی رفتاری و عاطفی از طریق کلمات و مضامین برای ما محقق می‌شوند.

     چه تفاوتی میان دعا و مناجات وجود دارد؟

    در دعا بیان خواسته به صورت آشکارا است؛ در مناجات، سخن گفتن با خدا به صورت آهسته صورت می‌گیرد؛ بنابراین در دعا، بیان نیاز به صورت آشکار و مناجات بیان راز به صورت آهسته است. در مناجات جملات اخباری زیادی است؛ مثلا در مناجات شعبانیه می‌خوانیم: اِلهی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی؛ خدایا! اگر محرومم سازی، کیست که روزی‌ام دهد؟ و اگر خوارم کنی، کیست که یاری‌ام کند؟ إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ؛ خدایا! از خشم و فرا رسیدن غضبت، به خودت پناه می‌آورم. إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ؛ خدایا! اگر شایسته رحمت تو نیستم، تو سزاواری که رحمت گسترده‌‏ات را بر من عطا کنی؛ یا در فراز دیگری آمده است: إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی؛ خداوندا! اگر می‏‌خواستی خوارم کنی، هدایتم نمی‏‌کردی. و اگر می‏‌خواستی رسوایم سازی، از عقوبت دنیا معافم نمی‏‌کردی. إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ؛ خدایا! باور ندارم که در حاجتی دست رد به سینه‌‏ام بزنی، حاجتی که عمر خویش را در پی آن گذراندم و عمری از تو طلبیدم. إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی؛ خدایا! ستایش ابدی و ثنای سرمدی تنها از آن توست، سپاسی همواره فزاینده و بی‏ کم و کاست، آن‌گونه که تو دوست داری و می‌‏پسندی.

    در اینجا توصیف دارد لذا می‌گوید خدایا اگر تو مرا محروم کنی چه کسی به من روزی می‌دهد و اگر مرا محروم کنی چه کسی به من یاری می‌دهد و اگر تو خواری مرا خواسته بودی هدایتم نمی‌کردی. ولی وقتی می‌فرماید: إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ؛ خدایا! کار مرا آن‌گونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی (نه آن سان که من در خور آنم). وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ؛ و با بزرگواریت، به من عنایت کن، بر گناهکاری که در لجه جهل خویش فرو رفته است. یعنی خدایا سرپرستی مرا تو بر عهده بگیر آن گونه که تو شایسته آن هستی. اینجا دعا و درخواست است و توصیف نیست. پس تفاوت دعا و مناجات یکی در جملات اخباری و انشایی است و تفاوت دیگر جدی که خیلی عمیق است این است که هدف از دعا، غالب‌شدن بر خواسته و نیاز و نقصی است که من احساس می‌کنم ولی هدف از مناجات غالب شدن بر احساس تنهایی و بی کسی و ارتباط با خداست.

    در مورد حضرت موسی(ع) با اینکه ایشان می‌دانست خدا دیدنی نیست ولی باز درخواست کرد؛ چو رسی به طور سینا ارنی بگو و مگذر… در واقع این درخواست موسی(ع) نجوا بوده است یعنی حضرت موسی(ع) قصد داشته است تا احساس نیاز تنهایی را با گفت‌وگو با معشوق پوشش بدهد.

     مضامین دعایی در مناجات شعبانیه چه مواردی است؟

    مناجات شعبانیه به ما نظام فکری می‌دهد، اینکه سال‌ها امام خمینی(ره) با مناجات شعبانیه مانوس بوده است به این خاطر است که نظام فکری ائمه(ع) را در این مناجات دریافت می‌کرده است. یکی از این خواسته‌ها و مضامین، «وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ؛ و شنواى دعايم باش آنگاه كه می‌خوانمت، و صدايم را بشنو گاهى كه صدايت می‌كنم» است؛ الهی «تول من امری ما انت اهله؛ خدایا کار مرا آن طور که سزاوار آن هستی بر عهده بگیر» هم یکی دیگر از این مضامین است. «إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ؛ خدایا! آن روز که میان بندگانت‏ به داوری می‏‌پردازی، با دیدار چهره رافت‏ خود، مسرورم ساز» جمله سوم است. اِلهی وَ اَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ وَ هِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْمائِکَ وَ مَحَلِّقُدْسِکَ؛ معبود من! شیدایی و شیفتگی به ذکرت را الهام فرما! و همتم را در قرار گرفتن در مسیر اسم‌هایت و قرار گرفتن در جایگاه قدست قرار ده تا به این تعبیر می‌رسد: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» که امام خمینی خیلی با این جمله مانوس بودند و ادامه می‌یابد تا می‌رسد به این جمله «اِلهی فَلَکَ اَسْئَلُ وَ اِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَ اَرْغَبُ وَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِمُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ؛ معبود من! فقط از تو مسئلت می‌نمایم و تنها به سویِ تو، ابتهال و زاری و اشتیاق دارم، و از تو می‌خواهم که صلوات و درود بر محمد و آل او فرستی و مرا از آنانی قرار دهی که همواره به یادِ تواند، و هرگز با تو پیمان‌کنی نکنند و از شکر و سپاست لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزند و هیچ‌گاه فرمانت را سبک نمی‌شمرند.» این مجموعه جملات یک نظام فکری به ما می‌دهد و تمرکز آن بر درخواست است و مابقی عبارات و جملات حالت خبری است.

    اگر ما این جملات را یکی یکی به صورت مضامین مستقل کوچک و ساده در کنار هم جمع کنیم یک نظام فکری برای ما درست می‌کند و در حقیقت نظام فکری مخاطب را متحول می‌کند به شرطی که مخاطب در تجربه زیسته با این مضامین و با نوع خواندن و تحلیل دقیق و عمیق سراغ این متون برود. وقتی نظام فکری با این مضامین شکل گرفت افق فکری مخاطب یا نیایش‌گر به هستی و هستی‌آفرین متفاوت خواهد شد گویا با عینک ائمه(ع) به همه چیز نگاه می‌کند لذا سختی‌ها و لذت‌ها ماهیت دیگری برای او پیدا می‌کند واندیشه‌های ائمه(ع) در ذهن و فکر مخاطب نهادینه خواهد شد.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.