حجتالاسلام و المسلمین محمدهادی منصوری؛ استادیار قرآن و متون اسلامی دانشگاه معارف اسلامی، شامگاه ۱۳ مهرماه در نشست علمی «نکات تفسیری آیه استعفاف (۳۳ نور)» که از سوی آکادمی اخلاقپژوهی روشمند و انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه استعفاف با عفت و حجاب هم مرتبط است، گفت: در ادیان و مکاتب مختلف چند نظریه در مورد مهار غریزه جنسی وجود دارد که گرفتار افراط و تفریط است؛ مسیحیت رهبانی بر عزلت و ترک این غریزه تاکید دارد و لیبرالیسم و فمنیسم و ماتریالیسم هم بر آزادی بی حد و حصر آن تاکید دارد ولی اسلام دو راهکار ارائه کرده است؛ یکی استعفاف و دیگری نکاح.
وی با اشاره به آیه ۳۳ سوره نور (وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚ إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ)، افزود: در این آیه سخن از انکاح است یعنی متولیان و بزرگان باید جوانان را ازدواج دهند لذا نقش والدین و خانواده در این زمینه بسیار مهم است و اگر فرزند گناهی مرتکب شود گربانگیر والدین هم خواهد بود.
منصوری با اشاره به راه دوم یعنی استعفاف، اظهار کرد: ابن اثیر در معنای آن گفته است که طلب عفاف است، آندلسی گفته است واداری نفس به عفت؛ ابن منظور هم گفته است که کاربست استعفاف بیشتر در دو ساحت شهوت جنسی و مالی است؛ واژه عفت به معنای خویشتنداری در برابر هر نوع تمایل افراطی نفسانی اعم از مالی و جنسی است؛ برخی هم گفتهاند که حالتی در نفس است که با آن از غلبه شهوت جلوگیری میشود، قرآن کریم دستور داده است: وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ ؛ کسانی که امکان ازدواج ندارند باید عفاف بورزند تا خداوند آنان را از فضل خود بینیاز کند. قرآن کریم در ۴ آیه در بقره، نساء و نور از ریشه «عفف» استفاده کرده است. در سوره بقره «تعفف» و در نساء، فلیستعفف و در سوره نور هم دوباره این واژه و واژه«یستعففن» را دارد.
وی با بیان اینکه انواع عفتورزی متفاوت است و گاهی سخن از مهار و مدیریت غریزه جنسی است، افزود: در آیه ۳۳ سوره نور فرموده است: فلیستعفف که امر و دال بر وجوب دارد و دستور خاص است زیرا عفتورزی موضوعی دائمی تا پایان عمر است. در آیه ۶۰ سوره نور هم واژه یستعففن را داریم که در مورد زنان قواعد ااست یعنی زنانی که به خاطر کهولت سن امیدی به ازدواج ندارند؛ این گروه از حجاب مستثنی هستند ولی باز خداوند فرموده است که اگر خویشتنداری کنند بهتر است البته این استعفاف برای بحث حجب است در حالی که در آیه ۳۳ استعفاف از بحث دامن است.
عفتورزی مالی
منصوری بیان کرد: عفت دیگری که در قرآن مطرح است عفت اقتصادی است؛ در آیه ۶ سوره نساء فرموده است: وَابْتَلُوا الْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا ۚ وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ ۖ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا؛ یتیمان را بیازمایید تا به حد زناشویی برسند و در این صورت مالشان را به آنان بدهید و مال آنان را نخورید و هر کسی از مال بینیاز بود خویشتنداری کند لذا عفت مال مطرح است. در آیه دیگری هم فرموده است فقرایی هستند که از روی عفت مالی طوری رفتار کردهاند که افراد جاهل تصور میکنند اینها پولدار هستند. لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ۗ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ. ما در مورد عفت کلام چنین واژهای را به صورت مستقیم نداریم ولی از دستورات متعدد قرآن کریم استنباط میشود که رعایت کنید؛ مثلا در مورد سخن گفتن با نامحرم فرموده است: فلا تخضعن فی القول …؛ به زنان دستور داده است تا خشوع در کلام نداشته باشند.
استاد دانشگاه معارف اسلامی با بیان اینکه برخی آیات به ما میآموزد که عفت را رعایت کنیم، تصریح کرد: در آیه ۴۳ نساء و ۶ مائده از واژه «لامستم النساء» استفاده کرده است؛ این تعبیر بسیار عفیفانه است و کلینی گفته است که مراد از آن آمیزش جنسی است ولی خدا در به کارگیری واژه عفت ورزیده است یا در مورد ازدواج زید با زینب بنت جحش از واژه «وطرا» استفاده کرده است که وطرا همان استمتاع جنسی است. در آیه ۱۸۷ بقره هم از واژه «رفث» استفاده کرده است که همان زناشویی است. این آیه در مورد عدم زناشویی در ماه رمضان بود که حکم آن برای بعد از افطار تا سحر لغو شد.
منصوری اضافه کرد: یکی دیگر از مباحث مرتبط با استعفاف، بلوغ نکاح است؛ در قرآن چند بلوغ داریم؛ بلوغ نکاح، بلوغ اَشُد و بلوغ حلم؛ شیخ طوسی بلوغ نکاح را قدرت بر زناشویی میداند؛ بلوغ اشد هم در آیه (وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَىٰ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ) بیان شده است؛ مفسران بلوغ اشد را هم بلوغ جنسی و یا بلوغ عقلی دانستهاند ولی برخی آن را مرحلهای از بلوغ میدانند و در مورد بلوغ حلم هم گفته شده است که همان بلوغ شرعی است. به تعبیری بلوغ نکاح، جنسی، اشد، بلوغ عقلی و حلم هم بلوغ شرعی است.
دیدگاه مفسران در مورد عفاف و نکاح
منصوری با اشاره به دیدگاه مفسران درباره عفاف ادامه داد: مفسران در مورد فلیستعفف و وجوب آن هیچ اختلافی ندارند زیرا خویشتنداری از محرمات الهی را امری واجب میدانند ولی در زمینه «انکحوا» اختلاف نظر وجود دارد، مقدس اردبیلی مطرح کرده است که انکاح سه وجه دارد؛ واجب، مستحب و مباح. غالب مفسران معتقدند که استعفاف، طلب عفتورزی است و اینکه فرد بکوشد تا عفت داشته باشد؛ تفسیر بیضاوی و مفسران شیعه این نظر را دارند اما در مورد راه استعفاف نظرات مختلفی بیان شده است. برخی مانند فیض کاشانی گفتهاند که استعفاف از طریق روزه میسر است و ابن عربی هم آن را صحیحترین قول میداند. البته روزه یک مدل تمرین برای مدیریت غریزه جنسی است زیرا فرد روزهدار موظف است یکسری مناهی را مراعات کند و تمرینی برای صبر است ولی ما آیه را منحصر به این مصداق نمیکنیم گرچه مصداق مهمی است.
وی افزود: ممکن است کسی روزه نتواند بگیرد زیرا زخم معده دارد ولی در این صورت نباید عفت دامن داشته باشد؟ لذا نمیتوان آیه را به این مصداق منحصر کرد. برخی گفتهاند عفاف از طریق ازدواج ممکن میشود که این نظر، ریشه روایی هم دارد ولی این معنا با آیه منطبق نیست زیرا در آیه فرموده است اگر کسانی توان ازدواج ندارند باید عفاف پیشه کنند. فیض کاشانی در توجیه معنای روایت گفته است که شاید معنایش آن است که با ازدواج، عفت بورزند تا از این طریق بینیاز شوند لذا کلینی بابی دارد که ازدواج عامل زیادی رزق است. در روایت بیان شده است که فردی نزد پیامبر(ص) آمد و از فقر شکایت کرد و حضرت فرمودند ازدواج کن و ازدواج کرد و روزی او زیاد شد.
منصوری با بیان اینکه البته بنده معتقدم که نکاح و عفاف دو مقوله جداست، افزود: اگر کسی توان نکاح نداشت باید عفت بورزد از این رو چنین روایاتی با آیه ناسازگار است و باید توجیه درستی برای آن بیابیم. البته قاعده عرضه روایت بر قرآن را هم داریم یعنی اگر روایت ناسازگار با قرآن بود روایت کنار گذاشته میشود. بنابراین استعفاف در این آیه از طریق ازدواج نیست.
استاد دانشگاه معارف اسلامی با بیان اینکه علیاکبر غفاری هم گفته است مراد از انکحوا، ازدواج دائم است و مراد از فلیستعفف، ازدواج موقت است، ادامه داد: اگر نمیتوانید ازدواج دائمی بکنید ازدواج موقت بکنید و مؤید آن هم روایاتی است که در باب کراهت متعه برای کسی داریم که ازدواج دائمی دارد؛ البته این هم با آیه ناسازگار است و دلیلی برای این تفسیر هم نداریم زیرا ازدواج موقت، نوعی ازدواج و نکاح است و نمیتوان آن را از انکحوا جدا کرد.
راهکارهای عفاف
منصوری با اشاره به راهکارهای بینشی، انگیزشی و کنشی در بحث عفاف، تصریح کرد: وقتی خداوند دستور نکاح داده است باید زمینههای آن هم مهیا باشد از این رو جامعه، خانواده و متولیان امور فرهنگی و اقتصادی جامعه موظفند امر ازدواج را تسهیل کنند؛ در روایت هم داریم که ازدواج باعث حفظ نیمی از دین انسان میشود و باید نیم دیگر را محافظت کند. برای استعفاف هم باید بسترسازی داشته باشیم از جمله اینکه به راحتی سایتها و فضای مجازی ناپاک در اختیار جوانان و نوجوانان قرار نگیرد و کشورهای دیگر این کار را کردهاند و میطلبد ما هم دقیقتر این مسئله را مورد توجه قرار دهیم.
وی اضافه کرد: مسئله دیگر انتخاب بینش و جهانبینی درست است یعنی اینکه انسان بداند لذت جنسی برای چه آفریده شده است و یا اینکه ماتریالیستها و مادیگرایان چه نگاهی به شهوت جنسی دارند؛ قرآن کریم نیازهای مادی و حتی جنسی را متاعی قلیل و اندک میداند. موضوع دیگر اینکه انسان کرامت برای خود قائل باشد از این رو در روایات فرمودهاند که اگر کسی برای نفس خود کرامت قائل باشد شهوات را پست خواهد شمرد.
منصوری تصریح کرد: در روایت دیگری بیان شده است که غیرتمند هرگز زنا نمیکند، این ربطی به مسلمانی هم ندارد بلکه انسان آزاده و غیور سراغ زنا نمیرود و به آن نزدیک هم نمیشود. بحث دیگر الگوپذیری از الگوهای قرآنی است؛ در ماجرای یوسف(ع)، وقتی زلیخا از او درخواست کرد او ندای «معاذ الله» سر داد و این حجت را بر همگان تمام کرده است یا پاکدامنی مریم قدیسه هر بهانهای را از دختران عالم گرفته است لذا قرآن از بین صدها صفت نیکوی مریم پاکدامنی او را پررنگ کرده است.
ثبت دیدگاه