حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • قرآن با سیرت و فطرت جوانان عجین است
    شناسه : 7389
    1
    فعالیت قرآنی » فعالیت های قرآنی استاد کانون قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی کاشان با بیان اینکه اگر بتوانیم با دانشجویان ارتباط صمیمانه داشته باشیم، به قرآن علاقه‌مند می‌شوند، گفت: قرآن با سیرت و فطرت جوانان عجین است و فقط باید هوشیار بود که چگونه می‌توان این فطرت را بیدار کرد.
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    ابوالقاسم تصویری، متولد سال ١٣٣۴ در روستای مسلم‌آباد قمصر کاشان، از اعضای هیئت علمی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان و نیز از استادان پیشکسوت کانون قرآن و عترت دانشگاه است.از اصفهان را با این استاد و پیشکسوت قرآنی می‌خوانیم:

    من در خانواده‌ای ١٢ نفره متولد شدم. پنجمین فرزند خانواده هستم و سه برادر و شش خواهر دارم. خوب به یاد دارم که در منزل محقری زندگی می‌کردیم. وقتی مرحوم پدرم، سحرگاه از خواب برمی‌خاست، قران تلاوت می‌کرد و اشک می‌ریخت. من از خودم می‌پرسیدم بابا چرا گریه می‌کند؟ بعداً متوجه شدم که چون مفاهیم آیات را می‌خواند و درک می‌کند، اشک می‌ریزد. پدرم معلم قرآن بود و ما از کودکی با قرآن مأنوس بودیم.

    من هم از دوران سربازی در بیرجند به تعلیم قرآن  پرداختم. آن زمان چنین کارهایی زیاد معمول نبود، برای همین هم مجازات و تبعید شدم. بعد از سربازی به کاشان برگشتم و به کار تراشکاری، پرس‌کاری و فروشندگی لوازم خانگی اشتغال پیدا کردم؛ اما تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدهم. برای همین پس از اخذ مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد از سال ۶۶ وارد دانشگاه شدم و از اعضای هیئت علمی بودم تا در سال ٩٣ که بازنشسته شدم؛ اما همچنان روابطم با دانشگاه برقرار است و در هفته، چهار کلاس برگزار می‌کنم.

    توفیقات قرآنی

    محمود لطفی‌نیا و مجید عربی از اولین استادان من بودند. همچنین با آقای عربی انس خانوادگی داشتیم. آن زمان‌ها در مسابقات حفظ قرآن هم شرکت می‌کردم و موفق به کسب رتبه نخست کشوری در حفظ ١٠ جزء در مسابقات دانشگاه‌های آزاد اسلامی شدم. همچنین به تلاوت سبک مصطفی اسماعیل می‌پرداختم که علاقه زیادی به آن داشتم.

    یکی از توفیقاتم، ایجاد تحولات قرآنی در دانشگاه بود. من دوره‌های مخصوصی را که شامل آموزش علوم قرآن در شهرهایی نظیر اراک، رامسر و تهران بود، گذراندم و مسئولیت کانون قرآن و عترت دانشگاه را عهده‌دار شدم. از اولین اقداماتی که انجام دادم و در کشور هم نمونه شد، این بود که در سال ٧٠، کلاس قرآن را که یکی از واحدهای بین‌رشته‌ای است و همه باید آن را بگذرانند، به‌صورت کنفرانسی برگزار کردم؛ یعنی همه دانشجویان دور تا دور سالن گرداگرد هم می‌نشستند و از تجهیزات مورد نیاز آموزش قرآن نظیر ويدئو پروژکتور و… استفاده می‌کردیم. بعدها دانشگاه‌های دیگر نیز از این روش برگزاری کلاس قرآن الگوبرداری کردند.

    یکی دیگر از توفیقاتم در دانشگاه، ارتباط با جوانان و زمینه‌سازی برای انس آنان با قرآن بود. از آنجا که استاد ادبیات بودم و ادبیات نیز دور از قرآن نیست و تمام شعرای بلندپایه ایرانی نظیر حافظ، سعدی، مولانا و… به‌گونه‌ای عمیق با قرآن ارتباط دارند و تأثیرپذیری از کلام وحی به‌وفور در آثارشان یافت می‌شود، ابیاتی را که درون‌مایه قرآنی داشت، با آیات پیوند می‌دادم و از این روش برای مأنوس کردن جوانان با قرآن استفاده می‌کردم.

    به نظرم قرآن با سیرت و فطرت جوانان عجین است و فقط باید هوشیار بود که چگونه می‌توان این فطرت را بیدار کرد. اگر بتوانیم با دانشجویان ارتباط صمیمانه داشته باشیم، به قرآن علاقه‌مند می‌شوند؛ البته روش‌هایی دارد. من وقتی سر کلاس حاضر می‌شوم، اولین سؤالی که می‌پرسم، این است که قرائت قرآن چه خاصیتی دارد و ما چرا باید قرآن بخوانیم؟ و از پاسخ خود دانشجویان برای پرداختن به مفاهیم قرآنی استفاده می‌کنم.

    بهشت یک ظرفیت است

    همین ترم یکی از بچه‌ها در پاسخ به این پرسش که چرا قرآن می‌خوانیم، گفت: «برای اینکه به بهشت برویم» همه خندیدند؛ اما من پاسخ او را تأیید کردم و ادامه دادم که بچه‌ها بهشت یک ظرفیت است، همان‌طور که ورود به هر دانشگاهی با لحاظ شدن رتبه‌ای که به‌دست می‌آوریم، انجام می‌شود؛ ظرفیت هم یعنی آنچه خداوند به‌صورت بالفطره در وجود ما قرار داده است تا آن را بالفعل کنیم. هر چه در این مسیر موفق‌تر عمل کنیم، امکان ورود به بهشت بیشتر می‌شود.

    می‌توان گفت همه کلاس‌های یک استاد با دانشجویان عزیزش خاطره است. ۹ سال پیش، دانشجویی داشتم که حاضر نبود به هیچ وجه، قرآن را حتی در آزمون پایانی قرائت کند. من به جای اینکه او را از کلاس بیرون کنم، نمره ٢٠ برایش لحاظ کردم. مدتی بعد آن دانشجو به من گفت که دلم نمی‌خواست هیچ وقت قرآن بخوانم؛ اما شما کاری انجام دادید که نظرم تغییر کند و سراغ قرآن بروم. حالا هم با رفتار خوبی که داشتید، با قرآن مأنوس شدم.

    به نظرم همه آیات قرآن زیباست و مانند گلستانی است که امکان انتخاب زیباترین گل آن وجود ندارد؛ اما آیه ٧٣ سوره زمر که می‌فرماید: «وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ؛ و متقیان خداترس را فوج فوج به سوی بهشت ببرند تا چون به آنجا رسند و همه درهای بهشت به رویشان به احترام بگشایند و خازنان بهشتی با تهنیت گویند: سلام بر شما باد. خوشا به حال شما که چه خوش عیش ابدی نصیب شما شد، حال در این بهشت ابد درآیید و جاودان متنعم باشید.» و تصویری از ورود مؤمنان به بهشت با سلام، صلوات، تحیت و تحقق وعده‌های الهی برایم دلنشین‌تر است.

    ویژگی خانواده ایرانی

    مهم‌ترین ویژگی که یک خانواده در جامعه ایران اسلامی باید داشته باشد، این است که زمینه انس با فرهنگ قرآن و اهل بیت(ع) را که مصداق عملی قرآن هستند، برای خود ایجاد کند. متأسفانه بزرگان جامعه ما به سنت‌های خوب قرآنی عامل نیستند، می‌گوییم مرگ بر آمریکا، اما فرزندان بزرگان ما در آمریکا زندگی می‌کنند.

    از امام صادق(ع) نقل شده است که «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‌ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ…؛ با غیر زبان خویش مردم را به‌ کیش و مذهب خود دعوت کنید…»؛ بنابراین مردم باید با رفتار به دین دعوت شوند. تحولی هم که در زمینه قرآن در کشور ما رخ داد، به‌‌خاطر وجود مقام معظم رهبری است. ایشان خود به قرآن متخلق هستند و با تشویق‌های قرآنی‌شان موجی ایجاد و جوانان را علاقه‌مند کردند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.