حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • علم مشکل‌القرآن بازسازی و نوسازی شود/ چرا قرآن جزء اصول و فروع دین نیست؟
    شناسه : 3012
    4
    عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه قرآن دبین اصول و فروع دین تعریف نشده است به موضوع مشکل‌القرآن اشاره کرد و گفت: علم مشکل‌القرآن اگر مبتنی بر خود قرآن نوسازی و بازسازی شود از بهترین و مفیدترین علوم قرآنی و زمینه‌ساز تدبر و انس با قرآن است.
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    محمدعلی لسانی فشارکی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و استاد پیشکسوت علوم قرآنی، جمعه ۵ شهریور در کارگاه «مشکل‌القرآن» که از سوی کانون زبان قرآن برگزار شد با بیان اینکه قرآن همیشه تازه است، گفت: اگر نسبت به علومی از علوم قرآنی احساس کهنگی وجود دارد در شان قرآن نیست و نشانه ایرادی از سوی ماست لذا یا باید آن را کنار گذاشت و یا بازسازی کرد.

    وی با بیان اینکه ظاهرا علما و فقها و مفسران در طول تاریخ نسبت به این علوم کم لطف بودند، افزود: اگر مباحثی صرفا باعث ایجاد مجادله در مفاهیم  و آیات قرآن شود ممکن است نتیجه بگیریم که منجر به کفر می‌شود و چنین علومی باید نوپردازی و به‌روز رسانی شود و یا آن را کنار بگذاریم. اگر به‌روز رسانی و نوپردازی شود، نه تنها کفر نیست بلکه جایز و واجب است؛ علمایی که روی خوش به علوم قرآنی نشان نداده‌اند شاید به همین دلیل این کار را کرده‌اند یعنی تصور می‌کردند شر آن از خیرش بیشتر است و سبب مجادله در قرآن کریم است؛ البته کارهای علمای شیعه در علوم اسلامی در مقایسه با اهل تسنن، تحسین ویژه دارد حتی کسانی که نسبت به علوم قرآنی لطف نداشتند.

    لسانی فشارکی با بیان اینکه علوم قرآنی باید اولا علم باشد نه اینکه فقط ما نام آن را علم بگذاریم، تصریح کرد: حال این سؤال مطرح است که آیا مشکل‌القرآن، علم است؟ علم مشکل‌القرآن، علمی است که سؤالات متعددی در این زمینه وجود دارد و علما تلاش کرده‌اند به آن پاسخ دهند لذا به عنوان یک علم آن هم علم شایسته ایجاد شده است ولی آیا این علم بر اساس قرآن و سنت پیامبر(ص) و سیره اهل بیت(ع) استوار است یا خیر؟ به نظر ما چنین نیست و شاید از ده نمره نتوان به آن نمره ۳ داد.

    عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اضافه کرد: البته اگر مشکلات اساسی علم مشکل‌القرآن حل و بر مبنای قرآن و سنت و سیره نوسازی و بازسازی شود اولا در زمره یکی از ضروری‌ترین و بهترین علوم قرآنی در خواهد آمد، ثانیا منابع تولیدشده در این علم هم کارآمدی خود را پیدا خواهند کرد. باید در اولین قدم، علم مشکل‌القرآن را بر مبنای خود قرآن تاسیس می‌کردند تا مشکلات امروزی برای آن ایجاد نمی‌شد و اگر ایجاد می‌شد راحت‌تر قابل حل بود.

    وی افزود: بدرالدین زرکشی در البرهان در نیمه دوم قرن نهم، ورود خاصی به این بحث کرده است؛ سیوطی هم اصل مطلب را در آغاز ورود به علم مشکل‌القرآن بیان کرده است ولی هرچه هست این علم بر مبنای قرآن تاسیس نشد. یکی از مراجع تقلید یعنی آیت‌الله العظمی سبحانی که سال‌ها در عرصه علوم قرآنی تدریس دارند و استاد هستند در تفسیر آیات مشکل قرآن، باز روش گذشتگان را طی کرده‌اند، روش کسانی مانند سیوطی و زرکشی و …. .

    فشارکی با اشاره به آیه ۸۲ نساء؛ «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»، اظهار کرد: در حالی برخی سخن از اختلاف میان آیات قرآن بیان کرده‌اند که آیه می‌فرماید اگر این سخن از ناحیه خدا نبود در آن اختلافات زیادی دیده می‌شد. زرکشی این آیه را مبنای بحث قرار داده ولی علم مشکل‌القرآن را براساس این آیه تاسیس نمی‌کند، جلوتر که رفته بحث مفصلی از غزالی درباره معنای این آیه را عینا نقل کرده است.

    علوم قرآنی زمینه‌ساز انس با قرآن باشند

    وی با بیان اینکه اگر علوم قرآنی مقدمه و پشتوانه تدبر در قرآن نباشد، علم نیست، افزود: اگر بر مبنای روش تحقیق موضوعی سراغ این آیه برویم، یک واژه در آیه مورد بحث یعنی «لوجدوا» از همه جذاب‌تر است؛ زیرا دعوت به تدبر با همه وجود(دریافت وجدانی) شده است یعنی کفار و ملحدین و زنادقه و غیر آنها در قرآن تعمق کنند و ببینند اگر از جانب خدا نبود در آن اختلاف زیاد دیده می‌شد. در آیه فراخوان تدبر شده و اگر کسی به این فراخوان بی‌توجه باشد باعث مهجوریت قرآن شده است زیرا تدبر، باعث بازشدن قفل‌های قلوب انسان‌ها می‌شود.

    لسانی فشارکی گفت: یکی از مباحث تکراری در شورای عالی انقلاب فرهنگی این بود که ما سراغ هر مسئول  و مدیری می‌رویم با قرآن آشنایی ندارد، غرض و مرض هم ندارند ولی زمینه آشنایی برای او فراهم نبوده است؛ مدرسه رفته و دانشگاهی شده ولی قرآن را چنانچه شایسته است به او یاد نداده‌اند یا خودش دنبال آن نرفته و حالا وزیر و وکیل و … شده است. با تمام وجود باور داشتن اینکه قرآن کلام خداست، مسئله مهمی است؛ متاسفانه وقتی اصول عقاید را هم مطرح کرده‌اند ایمان به قرآن را نه تنها جزء اصول دین نیامده بلکه آن را جزء فروع دین هم قلمداد نکرده‌اند.

    وی اضافه کرد: گفته می‌شود اصول دین پنج‌تاست و فروع، ده تا ولی سخنی از قرآن در آن نیست و این یعنی باور یقینی و وجدانی به قرآن، جایی در اعتقادات ندارد در حالی که در خود قرآن ایمان به قرآن با صراحت بیان شده است؛ در آیه شریفه دوم سوره محمد؛ «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ» ایمان به قرآن هم اصل و هم فرع دین است؛ لذا تعجبی نیست که واژه لوجدوا را وجدان نکرده باشند.

    شرط کارآمدی علوم قرآنی

    عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مؤسسه اضافه کرد: یکی از کارهای اصلی علوم قرآنی ایجاد انس فعال کارآمد و پایدار با قرآن برای اهل قرآن است تا با آن مانوس شوند و از آن بهره ببرند، مشکل‌القرآن هم اگر مبتنی بر قرآن بود چنین کارآیی داشت؛ البته الان دیر شده ولی اگر جلوی ضرر را از هر کجا بگیریم نفع است؛ باید پویش مشکل‌القرآن راه بیندازیم، بگوییم هر کسی به هر شکلی اختلاف، تعارض، تناقض، نابسامانی، بهم ریختگی و ناهمخوانی در قرآن به عنوان یک متن مشاهده کرد و دید بازگو کند.

    لسانی فشارکی تصریح کرد: قرآن اینقدر از خودش و کتابش مطمئن است می‌فرماید تمام عالم بیایند و موارد اختلاف و تناقض و تعارض در این متن را بیان کنند، خداوند مطمئن است که چنین مسئله‌ای باعث ایمان و وجدان حقیقت از سوی افرادی خواهد شد که لجاجتی ندارند و پی خواهند برد که این قرآن صرفا از سوی خدا نازل شده است و در آن هیچ اختلافی نخواهد بود.

    عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: یکی از برجسته‌ترین علوم به معنای دقیق و اخص کلمه که مسائل و موضوعات آن در متن زندگی مردم پیدا شده و واقعا مسئله طبیعی ایجاد شده و ساختگی نیست، علم مشکل‌القرآن است؛ فردی به ابن عباس گفته است وقتی من برخی آیات قرآن را می‌خوانم احساس تناقض دارم ولی ابن عباس او را به شک کردن و کفر متهم نکرد، بلکه جواب او را داد. مورد دیگر ابن سریج است؛ فردی از او پرسید برای من مسئله ایجاد شده که خدا در جایی فرموده من قسم می‌خورم و در جایی فرموده است قسم نمی‌خورم؛ مثلا لا اقسم بهذا البلد؛ یعنی من قسم به این سرزمین نمی‌خورم ولی در سوره تین فرموده و هذا البلد الامین، یعنی قسم می‌خورم؛ باز در اینجا پاسخ او داده می‌شود و اتهامی در کار نیست.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.