حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • دین بدون عرفان و حکمت ماندنی نیست
    شناسه : 6945
    1
    معارف » حوزه علمیه حجت‌الاسلام محمدحسن وکیلی با بیان اینکه اگر در گذشته دین خشک فقهی را عرضه می‌کردیم ممکن بود دینداری در جامعه باقی بماند زیرا رقیبی برای دینداری وجود نداشت، گفت: ولی امروز هر کجا دین را به صورت فقه محض عرضه کنیم رقیب از ما پیشی خواهد گرفت زیرا انواع لذات روانی و جسمی را برای خواهان آن فراهم می‌کند؛ بنابراین اگر دین را از عرفان و حکمت خالی کنیم، بساط دینداری جمع خواهد شد.
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    حجت‌الاسلام محمدحسن وکیلی، استاد درس خارج و پژوهشگر حوزه علمیه، ۳۱ مردادماه در نشست علمی «ضرورت معرفی الگوی تربیت اخلاقی معنوی مکتب نجف به جامعه و تبین وظیفه نهادهای حوزوی و اجتماعی» از مجموعه نشست‌های همایش سالک الی الله، گفت: شاید مهم‌ترین و برترین ویژگی مکتب نجف، مسیر سلوک و حرکت به سمت مباحث تربیتی است؛ غالب متدینین و متشرعین ما در فضای تربیتی، تصور نسیه از معنویت دارند یعنی اینکه ما تلاش و کوشش کنیم تا در آخرت پاداش آن را بیابیم ولی این تصور را کمتر داریم که زحمات عبادی در دنیا هم ثمرات زیادی دارد و اینطور نیست که خود را سنجش کنند و ببینند که از آغاز سن تکلیف به بعد وضعیت معنوی و عبادی آن‌ها تفاوتی کرده است یا خیر.

    وی افزود: طیف افراد دیگری هم داریم که در عبادات و دینداری دنبال آثار دنیوی آن می‌گردند یعنی تلاش می‌کنند طوری در مسیر خدا قدم بردارند که در دنیا سلسله آثار معنوی بر رفتارهای دینی بار شود مانند تهذیب اخلاق و دوری از سیئات و نورانیت‌یافتن و این آثار گاهی هم از جنس کرامات و اخبار ضمائر و بازشدن چشم دل است؛ حتی بزرگانی داریم که اهل تقوا و تهذیب نفس هستند و هدفشان این است که طی‌الارض و اخبار از اضمائر و … پیدا کنند و مصدر اسم شافی الهی شوند و تصرفاتی داشته باشند و پرده‌ها کنار برود و به عالم ماورا متصل شوند که از اینها به خواص تعبیر می‌کنیم که یک قدم جلوتر از بقیه هستند.

    وکیلی با بیان اینکه به تعبیر مقام معظم رهبری در بین جریانات تربیتی، جریان خاص‌الخاصی داریم که از این مرتبه بالاتر رفته‌اند و دنبال درجه والاتر و بالاتری هستند، تصریح کرد: نگاه اینها به شریعت این نیست که اعمالی را انجام دهند که در آخرت پاداش ببینند یا نتایج معنوی در دنیا به دست بیاورند بلکه هدف آن‌ها جلب رضایت الهی و انجام تکلیف و دعوت دیگران به سوی توحید است. اینکه انسان بفهمد بنده شأنی ندارد که بخواهد موجودیت مستقلی داشته باشد بلکه دنبال فهم بیشتر بندگی و تثبیت عبودیت و بندگی است و اعتراف کند که من چیزی ندارم و این آن چیزی است که در مکتب نجف، محوریت دارد.

    استاد حوزه علمیه بیان کرد: گفتن این مسئله بسیار آسان است ولی در عمل بسیار دشوار؛ به تعبیر مناجات شعبانیه، حجاب این افراد هم «حجب النور» است برخلاف ما که اسیر مادیات و لذات آن هستیم. کسی که فقط بتواند به معدن عظمت الهی دست یابد و همه فکر و ذکرش فقط توحید و معنویت باشد امر نادری است ولی انسان در بزرگان مکتب نجف آن را مشاهده می‌کند که واقعاً دعوت به لقاء خدا دارند و منادی توحید هستند و انسان‌ها را از توقف در هر چیز جز قرب الهی باز می‌دارند.

    وی افزود: رهبری معظم در تعابیر مختلف به طریق و اهل توحید و … اشاره دارند و بزرگان چنین مکتبی را سالک و عارف توحیدی می‌نامند گویی قصد دارند این گفتمان را جا بیندازند که دعوت و تمایل به سمت این توحید باید به صورت نماد وجود داشته باشد و از بزرگان این عرصه به عنوان سالک توحیدی نام می‌برند. بنده خدمت ایشان رسیدم و ایشان در مقام نصیحت درباره جریانات مخالف عرفان فرمودند اینها اهل تهجد و افراد با شرافتی هستند و جایگاه آن‌ها باید حفظ شود ولی طریقه حق، طریقه کسانی چون مرحوم آیت‌الله قاضی است.

    شریعت‌محوری مکتب نجف

    وکیلی با بیان اینکه پیامبر(ص) در طول مسیر نبوت خود دعی الی الله و نور مطلق الهی بود، اظهار کرد: مکتب نجف در کنار این ویژگی، شریعت‌محور است؛ در طول تاریخ کسانی بودند که طالب خدا بوده و دوست داشته‌اند به حقیقت برسند ولی چون دستشان از فقه اهل بیت(ع) کوتاه بوده است برای حرکت به سمت خدا از ابزاری استفاده کرده‌اند که راه را دشوار و ناهموار می‌کند ولی خصوصیت بزرگان نجف این است که فقیه هستند که نمونه بارز آن مرحوم سیدعلی آقای شوشتری، مراد شیخ انصاری و رفیق او است. بعد از ایشان هم سیداحمد کربلایی است.

    استاد حوزه علمیه با بیان اینکه راه این بزرگان برای پیمودن مسیر الهی مبتنی بر کتاب و سنت است نه من‌درآوردی، گفت: بزرگان مکتب نجف در عرفان نظری و عملی دست بالایی داشتند و به تعبیر علامه طباطبایی فلسفه و عرفان می‌خواندند تا ما را از سفره قرآن و عترت بهره‌مند کنند و نگاهشان به حکمت و عرفان نظری، ابزاری بوده است و منبع آن‌ها قرآن و عترت بوده است. همینطور که ما از روایات و از مسائل کلامی اهل سنت استفاده می‌کنیم از عرفانیات آن‌ها هم می‌توانیم استفاده کنیم.

    جامعیت در سلوک

    وکیلی با اشاره به خصوصیت دیگر مکتب نجف اضافه کرد: ویژگی دیگر آن‌ها این است که در مسیر سیر و سلوک داشتن نگاه جامع مبتنی بر شریعت پیامبر(ص) است؛ کسی که از این راه استفاده کند وارد بهترین طریق شده است و قرآن هم فرموده است که راه قرآن، طریق اقوم است یعنی طرق دیگری مانند تورات و انجیل هم وجود دارد و درهایی به سمت ملکوت باز می‌کنند ولی طریق اقوم نیست. لذا بهترین راه و جامع‌ترین راه، راه قرآن کریم است و سالکان این راه سلوک اقوم دارند که اعتدال و جامعیت از ویژگی‌های آن است.

    وی با بیان اینکه ویژگی دیگر بزرگان نجف جامعیت بین زندگی دنیا و آخرت است، گفت: اگر در وصیتنامه سیدعلی قاضی توجه کنیم فرموده‌اند: اول به امر دنیا بپردازید همانطور که خدا با دنیا آغاز کرده است یعنی وقتی در ادب قرآن دنیا را مقدمه آخرت قرار داده است، سالک هم باید ابتدا از دنیا شروع کند و به آخرت برسد.

    وکیلی با بیان اینکه کسانی که راه خدا را درست تشخیص نداده‌اند معمولاً طوری حرکت می‌کنند که به امور دنیا نرسند، افزود: ولی اگر کسی مسیر را درست طی کند، همزمان با اشتغال به امور دنیا، آخرت خود را تأمین می‌کند و سر از رهبانیت درنمی‌آورد. اینها اسرار سلوک را خوب دریافت کرده‌اند و یکی از این اسرار، محبت و مودت به اهل بیت(ع) است که قرآن آن را پاداش رسالت نامیده است. وقتی انسان چاشنی مهر و محبت الهی را نداشته باشد، مجبور است ریاضت زیادی بکشد و خود را به آب و آتش بزند و بهای سنگینی بدهد و گاهی زندگی طبیعی را رها کند ولی اگر کشف کند که اشک بر امام حسین(ع) چقدر انسان را ارتقاء می‌دهد و عشق و محبت به خدا چقدر پیش برنده است، گرفتار سختی بیش از حد سلوک نخواهد شد.

    سیر و سلوک در سایه فعالیت اجتماعی

    استاد حوزه علمیه افزود: در مکتب نجف، مفهوم عشق مفهمومی پررنگ است و به همین دلیل مناجات خمس عشر، حافظ و دعای ابوحمزه و … رواج دارد؛ همچنین شعرخوانی و شعرسرودن بین آن‌ها رایج بوده است و محبت را مرکب راه سیر و سلوک و عرفان می‌دانند. چنین طریقه‌ای جامعیت بین فرد و اجتماع دارد و انسان را به عزلت نمی‌کشاند. سیر و سلوک آن‌ها با فعالیت اجتماعی در تنافی نیست و می‌توانند در ساعات خلوت با خدا آنقدر توشه بردارند که در طول روز این توشه را داشته باشند.

    وی اضافه کرد: مثلاً شاگردان ملاحسین قلی همدانی عمدتاً در عرصه سیاسی هم فعالیت داشتند یعنی اهل توحید و درجات عالی بودند ولی وقتی نهضت عراق علیه انگلیس آغاز شد، اینها سردمدار و پیشگامان دفاع از نهضت ضدانگلیسی بودند و جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند. شیخ محمدباقر بهاری گرچه در وادی سلوک مراتب خیلی بالا در حد استادش نداشت ولی در همدان حکومت تشکیل داد. در دوره معاصر هم کسی مانند علامه طباطبایی، برای جهاد فکری و فرهنگی شهر و کاشانه خود تبریز را رها کرد و به قم آمد و در نهایت فقر و ناداری تفسیر قرآن و مباحث فلسفی را نوشت که امروز هم ما از آن‌ها بهره‌مند هستیم.

    جامیعت عقل و نقل

    وکیلی با بیان اینکه جامعیت میان عقل و نقل از دیگر ویژگی‌های مکتب نجف است، تصریح کرد: بزرگان گاهی چون خیلی وارد نقلیات می‌شوند از عقلیات دور شده و برعکس و گاهی اسیر عاطفه می‌شوند و گاهی فقط عقلانی می‌اندیشند و کمتر کسی است که عاشق و عارف و با عاطفه و با عقلانیت بوده است؛ البته علامه طباطبایی از نمونه‌های بارز جامعیت در این عرصه است یا سیدعلی قاضی در عین عرفان بالا در مباحث عقلانی و فلسفی سرآمد بوده است یعنی هم فلسفه و هم فقه و هم اشعار و مباحث حدیثی او سرآمد است زیرا مدل تربیت، جامع است.

    وی افزود: در زمانه ما این مکتب اهمیت بیشتری پیدا کرده است زیرا اگر در گذشته دین خشک فقهی را عرضه می‌کردیم ممکن بود دینداری در جامعه باقی بماند زیرا رقیبی برای دینداری وجود نداشت؛ مسیحیت و یهودیت حرفی برای گفتن نداشتند و الحاد مدرن هم پدید نیامده بود ولی امروز با فضای علمی و تکنولوژی و مسیحیت تبشیری و الحاد مدرن، جهان‌بینی جدید با مبانی مادی ایجاد کرده است و باید به اینها فضای مجازی و سرگرمی‌های جدید و معنویت‌های کاذب و لذت ارتباط با جنس مخالف، ارتباط با ارواح و جن و … را اضافه کرد. در چنین فضایی دین وقتی سرپا خواهد بود که متاعی عرضه کند که دست برتر دارد و مزیت رقابتی در آن است، چنین متاعی در مکتب نجف یافت می‌شود.

    وکیلی افزود: هر کجا دین را به صورت فقه محض عرضه کنیم، رقیب از ما پیشی خواهد گرفت زیرا انواع لذات روانی و جسمی را برای خواهان آن فراهم می‌کند، اگر پاسخ به سؤال می‌خواهد نظام معرفتی ایجاد کرده است و تنها جریانی که می‌تواند در برابر این رقبا بایستد، جریان حکمت و عرفان اهل بیتی(ع) است که در واقع دین حقیقی است؛ دینی که شریعت‌محور ولی مبتنی بر اندیشه حکیمانه است و لذت نقد انس با خدا و قرآن و اهل بیت(ع) را به انسان می‌چشاند بنابراین اگر دین را از عرفان و حکمت خالی کردیم، بساط دینداری جمع خواهد شد.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.