حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • تنفس دوباره سینمای دفاع مقدس
    شناسه : 4977
    4

    در سینمای جهان بازیگران بزرگی بودند که در بخشی از مسیر حرفه‌ا‌ی‌شان رو به فیلمسازی آورده‌اند اما این افراد نتوانستند در امر فیلمسازی موفق باشند. در این میان بازیگرانی نظیر «کلینت ایست‌وود» از معدود افرادی هستند که پرونده کاری خوبی در این رابطه دارند. در سینمای ایران هم بودند بازیگران که مسیر فیلمسازی را پیش […]

    ارسال توسط :
    پ
    پ

    در سینمای جهان بازیگران بزرگی بودند که در بخشی از مسیر حرفه‌ا‌ی‌شان رو به فیلمسازی آورده‌اند اما این افراد نتوانستند در امر فیلمسازی موفق باشند. در این میان بازیگرانی نظیر «کلینت ایست‌وود» از معدود افرادی هستند که پرونده کاری خوبی در این رابطه دارند. در سینمای ایران هم بودند بازیگران که مسیر فیلمسازی را پیش گرفتند و اتفاقاً آنها نیز در این رابطه موفق ظاهر شده‌اند؛ رضا عطاران، هومن سیدی، نیکی کریمی، سعید آقاخانی، بهروز شعیبی، فرامرز قریبیان، رامبد جوان و… از جمله این افراد هستند. این اسامی ذکر شده مطمئنا بر تعدادشان افزوده خواهد شد اما جدیدترین بازیگری که به حیطه فیلمسازی ورود کرده، هادی حجازی‌فر است.

    حجازی‌فر برای اولین قدم در کارگردانی، سراغ یکی از سرداران شهید این سرزمین رفته که نامش تا ابد در تاریخ این سرزمین باقی خواهد ماند، اما نگاهی که وی در کارش به فرازهایی از زندگی شهید باکری دارد به هیچ وجه با آن چیزی که تا امروز شاهدش بودیم متفاوت است، چون جنس شخصیت‌پردازی در این کار بر واقعیت استوار بوده و به هیچ وجه شاهد اغراق‌های غیر‌واقعی در «موقعیت مهدی» نیستیم.

    در عموم کارهایی که در این رابطه تا به امروز تولید شده، تصویری که از رزمندگان به تصویر کشیده می‌شود فرا‌زمینی است، برای همین ارتباط با چنین افرادی برای تماشاگر امروزی چندان راحت نیست، اما حجازی‌فر در «موقعیت مهدی» رزمنده‌ای را نشان می‌دهد که بیینده آن را باور کرده و رفتارش را می‌پذیرد. این اتفاق بزرگترین نکته مثبت فیلم است که می‌توان در این ژانر به یک الگو تبدیل شود. یکی از المان‌های زمینی آن بخشی از فیلم است تماشای فیلم لورل و هاردی از سوی برادران مهدی و حمید باکری است که علایق آنها را همسو به مردم نشان می‌دهد.

    در حال تکمیل

    برای بررسی ساخته جدید هادی حجازی‌فر ابتدا فیلمنامه این کار را مد نظر قرار می‌دهیم. فیلم ساختاری اپیزودیک دارد. این اتفاق هم خودخواسته است، چون این فیلم سینمایی از دل یک سریال تلویزیونی بیرون کشیده شده، پس اگر قرار بود روایتی خطی را در کار شاهد باشیم مطمئنا حفره‌های زیادی در کار پیش می‌آمد، اما کارگردان با تیزهوشی با اپیزود کردن کارش از این خطا بری مانده است. سکانس ابتدایی فیلم با آشنایی باکری با همسرش آغاز می‌شود. رگه‌های طنزی که کارگردان در این بخش استفاده کرده این قسمت را شیرین کرده، همچنین در دیالوگ‌هایی این بخش از فیلم بخشی از تعلقات فکری باکری مشخص می‌شود.

    در شش اپیزودی که فیلم مدنظر قرار داده شخصیت‌پردازی‌ها در خدمت فیلمند و حفره‌ای در فیلم دیده نمی‌شود. یکی دیگر از اتفاقات خوب «موقعیت مهدی» پرداختن به زندگی بردار کوچکتر شهید، حمید باکری است که قبل از او به شهادت رسید. روابط خانوادگی این دو شهید با همسرانشان از دیگر بخش‌های زیبای فیلم است که عاشقانه آن ملموس و دوست‌داشتنی است. کارگردان از اینکه قهرمانش عشق زمینی را با تمام وجود درک کرده باشد پرهیز ندارد برای همین آن را به وضوح به تصویر می‌کشد. یکی دیگر از امتیازات فیلم به نظرم به حماسه‌پردازی فیلم بر می‌گردد. کارگردان برای ورود به حوزه به کارهایی رمبو گونه روی نیاورده، بلکه مواجه شهید باکری با مشکلات را، راهی برای تصویرگری حماسه کرده است. برای مثال لحظه‌ای که باکری به افرادش می‌گوید تا زمانی پیکر دیگر شهدا نیامده، حق ندارند پیکر برادر شهید او را بیاورند یکی از این حماسه‌سازی‌هاست، هرچند در سکانس‌های جنگی نیز اشاراتی از حماسه‌سازی‌های زندگی این سردار شاهد هستیم.

    نکته دیگری که در فیلم وجود دارد گویش آذری فیلم است که معتقدم در خدمت فیلم قرار دارد. همگی می‌دانیم گردان عاشورای تبریز همگی ترک‌زبان هستند پس وقتی کارگردان در اکثر بخش‌های فیلمش از گویش ترکی استفاده می‌کند زبان را در خدمت فضا و قصه قرار می‌دهد. در این میان باید روی برخی نقدها که در این رابطه می‌شود خط قرمز کشید، چون اینکه بخواهیم زبان آذری فیلم را نوعی ناسیونالیست ترکی قلمداد کنیم در حقیقت توهینی به دیگر قومیت‌های کشورمان است. در هشت سال دفاع مقدس همه اقوامی ایرانی در جنگ حضور داشتند، پس چرا باید از نشان دادن چنین امری در کارمان پرهیز کنیم؟

    جدا از بحث معنایی در مباحث فنی نیز چند بخش بسیار خوب را در «موقعیت مهدی» شاهدیم. ابتدا جلوه‌های ویژه فیلم که اتفاقی چشمگیر در سینمای ایران است، البته شاید حجم صحنه‌های جنگی فیلم به اندازه فیلمی نظیر «تنگه ابوقریب» نیست اما کارگردان توانسته در حدی که فیلم نیاز دارد این بخش را به خوبی مدنظر قرار دهد. وی همچنین از تکیه بیش از حد روی جلوه‌های ویژه پرهیز داشته است تا صحنه‌ها موجب آزار تماشاگر نشود. درضمن فیلمبرداری کار از دیگر اتفاقات مثبت فیلم است به ویژه سکانس شهادت شهید باکری که با نمایی از زیر آب نشان داده می‌شود شاعرانگی بسیار زیبایی را در خود نشان می‌دهد. در این بخش همچنین اشاره‌ای دیگر را شاهد هستیم آنهم تنهایی شهید باکری است که در سکانس مورد نظر به طور ملموس قابل درک است.

    در حال تکمیل

    بازیگری این فیلم اتفاق مثبت دیگر «موقعیت مهدی» است. به ویژه ژیلا صادقی و روح‌الله زمانی از اتفاقات بسیار خوب این بخش هستند. درباره بازی حجازی‌فر در نقش شهید باکری هم اتفاق بسیار خوبی را در امری بازی شاهد هستیم، ولی به لحاظ سنی چندان حضور حجازی‌فر با شخصت شهید باکری به لحاظ سنی مطابقت نداشت، البته با گریم سعی شده، چهره وی جوانتر شود، اما در نهایت آنگونه که باید این خواسته مهیا نشده است.

    در انتهای این مطلب باید به یاد داشت تنها سیمرغ‌هایی که فیلم در جشنواره فیلم فجر دریافت کرده عاملی برای مهم شناختن این فیلم نیست، چون اگر«موقعیت مهدی» در جشنواره هم جایزه‌ای کسب نمی‌کرد باز هم تمام امتیازاتی که برای آن عنوان شد، محفوظ می‌ماند.

    به قلم داوود کنشلو

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.