حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • تأملی بر تفسیر اسطوره‌ای از تثلیث با نگاه به قرآن
    شناسه : 1115
    5
    باور به اینکه حضرت عیسی پسر خدا است، نه صرفاً از روی تکریم و از باب «بیت‌الله» بودن، بلکه اعتقادی خلاف توحید و یکتاپرستی بوده است.
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    تأملی بر تفسیر اسطوره‌ای از تثلیث با نگاه به قرآن

    پژوهشگر حوزوی در یادداشتی ناظر به سخنان استاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) درباره اعتقاد تثلیث و نسبت آن با توحید، تأکید کرد: قدر متیقن از آیات قرآنی، این است که باور به اینکه حضرت عیسی(ع) پسر خدا است، نه صرفاً از روی تکریم و از باب «بیت‌الله» بودن، بلکه اعتقادی خلاف توحید و یکتاپرستی بوده است.

    تأملی بر تفسیر اسطورگی از تثلیث با نگاه به قرآن

     

     

     

     

     

     

    به گزارش ایکنا، در هفته گذشته و به مناسبت میلاد حضرت مسیح(ع) استاد محمدکاظم شاکر، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با ایکنا، بیاناتی درباره توجیه تثلیث از سوی برخی اندیشمندان مسیحی معاصر برای رفع تضاد این اندیشه با توحید بیان کرد. ناصر نجفی، محقق و پژوهشگر حوزوی در یادداشتی، بیانات آقای شاکر را برای رفع تناقض باور به تثلیث با توحید را با استناد به چند آیه، ناکافی و ناتمام دانست.

    متن این یادداشت به شرح زیر است:

    آقای شاکر در گفت‌وگویی با ایکنا اعتقاد تثلیث مسحیت را اسطوره خوانده است. وی می‌گوید: «وقتی سخن از بیت‌الله می‌گوییم، نماد شرافت برای کعبه است، نه اینکه واقعا خدا مانند ما خانه دارد؛ ابن‌الله مسیحیت هم مانند بیت‌الله و ناقة‌الله است؛ نه اینکه خداوند ناقه‌ و خانه در مکه دارد و عیسی هم پسر اوست. مراد این است که عیسی انسان شریفی است».

    این در حالی است که این بیان خلاف ظهور آیات قرآنی است. به صورت مختصر و تنها به عنوان مدخلی، نگاهی به برخی آیات می‌اندازیم:

    ۱. وَ قٰالَتِ اَلْيَهُودُ عُزَيْرٌ اِبْنُ اَللّٰهِ وَ قٰالَتِ اَلنَّصٰارىٰ اَلْمَسِيحُ اِبْنُ اَللّٰهِ ذٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوٰاهِهِمْ يُضٰاهِؤُنَ قَوْلَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قٰاتَلَهُمُ اَللّٰهُ أَنّٰى يُؤْفَكُونَ (توبه ۳۰)؛ در این آیه اعتقاد به فرزند خدا بودن عزیر یا عیسی علیهم السلام، را تشبیه به باورهای کفار می‌کند. طبیعی است که این تشبیه و این توبیخ(قٰاتَلَهُمُ اَللّٰهُ أَنّٰى يُؤْفَكُونَ) در مورد رفتار و باوری که سوء تفاهم شده است، معنایی ندارد.

    ۲. اِتَّخَذُوا أَحْبٰارَهُمْ وَ رُهْبٰانَهُمْ أَرْبٰاباً مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَ اَلْمَسِيحَ اِبْنَ مَرْيَمَ وَ مٰا أُمِرُوا إِلاّٰ لِيَعْبُدُوا إِلٰهاً وٰاحِداً لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ سُبْحٰانَهُ عَمّٰا يُشْرِكُونَ (توبه، ۳۱)؛ آیه می‌فرماید آنها امر شده بودند به عبادت خداوند واحد نه شریک قائل شدن به او؛ اما آنها عیسی مسیح و علمایشان را ربّ اتخاذ کردند. اگرچه ربّ دانستن لزوماً به معنای پرستش نیست، اما هرچه هست، از سیاق آیۀ بعد مشخص می‌شود که این احترام و تکریم مانعی برای عبادت خدای واحد بود.

    ۳. لَقَدْ كَفَرَ اَلَّذِينَ قٰالُوا إِنَّ اَللّٰهَ هُوَ اَلْمَسِيحُ اِبْنُ مَرْيَمَ … (مائده، ۱۷)؛ معنا ندارد برای یک سوء برداشت، نسبت کفر داده شود، در حالی که آیه می‌گوید آنها به خاطر خدا پنداشتن عیسی مسیح، کافر شده‌اند.

    ۴. مَا اَلْمَسِيحُ اِبْنُ مَرْيَمَ إِلاّٰ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ اَلرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كٰانٰا يَأْكُلاٰنِ اَلطَّعٰامَ اُنْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ اَلْآيٰاتِ ثُمَّ اُنْظُرْ أَنّٰى يُؤْفَكُونَ (مائده ۷۵)؛ آیه می‌فرماید عیسی مسیح پیامبری بود و مادرش زنی صدّیق. اینکه در ادامه می‌فرماید آنها هم «مانند دیگر مردم غذا می‌خورند» باید مناسبتی بین ماقبل این بیان باشد؛ به احتمال زیاد همان باور خدا بودن حضرت عیسی و وجهه غیربشری پنداری آنها را می‌خواهد بزداید.

    ۵. وَ إِذْ قٰالَ اَللّٰهُ يٰا عِيسَى اِبْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّٰاسِ اِتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلٰهَيْنِ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ قٰالَ … (مائده ۱۱۶)؛ این آیه تجسّم گفت‌وگو بین حضرت عیسی و خداوند در روز قیامت است که از وی می‌پرسد تو امت خود را به اله دانستن خود و مادرت فراخواندی؟ آیه صریح در وجود چنین باوری در میان مسیحیان است.

    ۶. يٰا أَهْلَ اَلْكِتٰابِ … وَ لاٰ تَقُولُوا ثَلاٰثَةٌ اِنْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ إِنَّمَا اَللّٰهُ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ سُبْحٰانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مٰا فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي اَلْأَرْضِ وَ كَفىٰ بِاللّٰهِ وَكِيلاً (نساء ۱۷۱)؛ خداوند اهل کتاب را دربارۀ باور به تثلیث حذر می‌کند و می‌گوید خداوند یکی است و … . اینکه منظور از تثلیث(لاتقولوا ثلاثة) چه بوده است، با ادامه آیه روشن می‌شود که منافاتی با یکتاپرستی و توحید داشته است.

    نهایت اینکه اگرچه در این باب و جزئیات آن مانند ماهیت تثلیث و کمّ و کیف آن می‌شود بحث‌هایی ارائه کرد، اما قدر متیقن از آیات قرآنی، این است که باور به پسر خدا بودن حضرت عیسی(ع) از سوی مسیحیان، نه صرفاً از روی تکریم و از باب «بیت الله» بودن، بلکه اعتقادی خلاف توحید و یکتاپرستی بوده است.

    انتهای پیام

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.