سومین جلسه از سلسلهجلسات تدبر در سوره «رعد»، که به همت مدرسه دعا و نظامسازی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار میشود، شب گذشته یکشنبه ۱۳ اسفند با سخنرانی هانی چیتچیان، کارشناس و مدرس قرآن در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.
وی ضمن یادآوری مباحث دو جلسه قبل، با اشاره به اینکه ایمان آوردن به کتاب و آیات الهی موضوع اصلی سوره مبارکه «رعد» است، ایمان را از جمله مهمترین مطالب زندگی هر انسانی دانست؛ امری که برای زندگی انسان ایجاد امنیت میکند و هر انسانی با اعتماد و تکیه کردن به امری، سعی در امان نگه داشتن خود از خوف و حزن دنیوی دارد. در ادامه مباحث طرح شده در جلسه سوره تدبر در این سوره مکی از نظر میگذرد.
به هر حال زندگی هر انسانی مملو از دغدغه است و هر انسانی برای برطرف کردن این نگرانیها نیاز به این دارد تا همواره با منبعی تکیه و اعتماد کند تا به واسطه آن بتواند در برابر نگرانیها تاب آورده و آن منبع پاسخگوی نگرانیهایش باشد.
فردی را بدون ایمان نمیتوان یافت، حال ممکن است این ایمان به خدا یا غیر خدا باشد؛ اساساً ارکان اصلی زندگی انسان بر این پایه استوار است که قادر به اداره تنهایی زندگی خود نباشد و نیاز به انتخاب مبنایی دارد.
دو مسئله در این ایمانآوری حائز اهمیت است؛ یکی اینکه چه منبعی را برای اعتماد کردن به آن انتخاب میکند و دیگر اینکه برای اعتماد و بهرهمندی چه راه و روشی انتخاب شود؟
آداب و رفتار مؤمن نیز اهمیت دارد
میزان ایمان انسان به هر چیزی، حتی خدا، در سختیها سنجیده میشود، نحوه رجوع او به منبعی که به آن اعتماد کرد و اینکه براساس این تکیه چه نوع رفتاری را از خود نشان میدهد. این مورد دوم در اصل آداب ایمان را تعریف میکند.
باید گفت که صرف اینکه بگوییم، ایمان آوردهایم، ملاک نیست، بلکه باید به محض اعتماد به آن منبع، که گام نخست ایمان آوردن است، به این مسئله نیز که باید از چه راه و روش و ابزاری اقدام کرد تا میزان ایمان در آن سنجیده شود توجه کرد، درست مانند زمانی که فرد بیمار به پزشکی اعتماد میکند و او برای آن مریض دارویی تجویز میکند؛ صرف اعتماد به پزشک کافی نیست و بیمار باید داروهای تجویزی را استعمال کند.
با وجود اینکه موضوع اصلی سوره «رعد» ایمان است، اما این موضوع یعنی ایمان یکی از پُرتکرارترین موضوعات قرآن است. در مناسبات دنیوی بحث بر سر ایمان به مشهودات است؛ از این فرایند تعبیر به علم تجربی میشود و پایه و اساس اصلی آن بر عینیات است، اما باور و یقین ایمانی زمانی شکل میگیرد که به ریشه و منشأ بسیاری از پدیدههای دنیایی پی برده و بروز آن را تصادفی تلقی نکنیم.
تلقی عامیانه این است که اعتراف به وحدانیت خداوند و حقانیت رسالت پیامبر و کتاب او(قرآن) همانا ایمان آوردن است در حالی که این مرحله تنها اسلام آوردن است و نه مؤمن شدن. میزان ایمان و خلوص فرد در مسیر ایمان در زمانی مسجل میشود که او در موقعیتی اضطراری قرار گرفته و در ورطه امتحان درافتد.
روایت از معصوم(ع) مکرر منقول است که در مواجهه با شیعیان، به آنان تذکر داده میشد که شما تنها دوستدار ما هستید و زمانی در صف شیعیان راستین قرار میگیرید که اطاعت محض از امام زمان داشته باشید.
در مورد سوره «رعد» اشاره شد که موضوع این سوره ایمان به کتاب است؛ نه خود کتاب (قرآن) یعنی آن چه که در مجلد یا مصحفی به شکل ظاهری پیشِ روی ماست، بلکه ایمان به نشانهها و آیات آن که انسان را به سمت درک معارف الهی رهنمون میسازد؛ کتابی که هم معرف خداست، هم به قیامت معترف است و هم مقام و جایگاه نبوت را تعریف میکند.
در جلسه دوم درباره آیات دوم تا چهارم این سوره صحبتی اجمالی به میان آمد و اشاره شد که این سه آیه به معرفی خدا میپردازد تا به این واسطه انسان را متوجه این مسئله کند که برای خداشناسی حتماً نباید به دنبال موارد عمیق که گاه ممکن است ذهن را تا حدی درگیر کند که از تداوم معرفت و خداشناسی برحذر شود، باشد. آیه دوم این سوره اسماء و صفات الهی را یادآور میشود، در آیه سوم قرار گرفتن در جایگاه ربوبیت که اصطلاحاً استقرار در عرش و استیلا بر همه نظام کائنات است مورد توجه قرار میگیرد و در آیه چهارم نظام هستی، چرخه حیات، انضباط در پدیدههای عالم و بسیاری از نشانههای موجود به عنوان آیات بیّن به منظور درک و معرفت بیشتر انسان مورد مداقه قرار میگیرد.
میان اسلام آوردن و ایمان آوردن فاصله است
براساس آنچه که گفته شد، مواجهه انسان با این پدیدهها و اقرار وی به حقانیت آنها تنها او را در مرتبه مسلمان بودن قرار میدهد و از این به بعد او باید برای رسیدن به مراتب ایمان تلاش کند که یقین، تفکر و تعقل ابزار رسیدن به این مراتب است تا انسان را بتوانیم به عنوان یک موجود مسلم مؤمن خطاب قرار دهیم.
یقین همان چیزی است که پس از اقرار به پدیده و نشانههای متقن، ما را به وجود ناظم و آفریدگاری مطمئن میسازد. این همان مرحلهای است که این سوره با ذکر آن در آیه دوم خود، از آن به «نظام تدبیر» یاد میکند؛ مواجهه انسان با مجموعهای از ثابتات غیر قابل تغییر. برای تقریب به ذهن بودن این مفهوم؛ فرض کنید فردی مریض است، یقین به ما میگوید که این مریضی محدودهای دارد و اینگونه نیست که تا همیشه ادامه پیدا کند به این معنی که فرد در صورت ابتلا به بیماری، زمانی را با آن دست به گریبان است؛ یا خوب میشود یا به واسطه آن مریضی از دنیا میرود.
در باب تفکر که به عنوان یکی دیگر از ابزار خداشناسی مطرح است، انسان یک گام نسبت به یقین به پیش میرود و پیرو مثالی که در مورد بیماری فردی زدیم و گفته شد که محدوده زمانی بیماری او مشخص است، در مرحله تفکر صحبت بر سر این است که فرد باید در این محدوده زمانی به دنبال بهترین و مؤثرترین کارها باشد تا روزگاری که ممکن است به واسطه عارضه بیماری از آنچه که تصور میکرده است، برای او کوتاهتر رقم بخورد و به نحوه شایستهای سپری شود.
تعقل، انسان را به سمت منشأ واحد راهنمایی میکند
در مرحله تعقل، همه این مظاهر که در یقین و تفکر به آن رسیدیم و براساس آن زندگی محدود دنیا را نظم و نظام بخشیدیم، همگی از یک سرمنشأ واحد سرچشمه میگیرند و با وجود آن که در ماهیت آنها شاهد تنوع و تکثر هستیم اما ریشه وجودی همه آنها یکی است، درست مانند آن چیزی که آیه چهارم این سوره به آن اشاره میکند و پوششی گیاهی و روئیدنیهای این کره خاکی را همگی از یک ماهیت واحد یعنی آب، که ساختار ترکیبی مشخصی دارد، میداند. این سیر استقرایی است و انسان با طی مراتب آن تدریجاً به سمت ایمان به خدا سوق داده میشود.
ثبت دیدگاه