استاد رسول اولیازاده عکاس و نقاش درباره هنر اسلامی و ویژگیهایش بیان کرد: اسلام نیامده هنرمند بسازد، بلکه اسلام در پی ساخت انسان است. وقتی اسلام انسان ساخت مسیر زندگی نیز مشخص شده و در ادامه موضوعاتی چون فرهنگ و هنر نیز با اسلام پرورش مییابند. این ویژگی را در دیگر عرصهها هم میتوان مشاهده کرد. برای مثال وقتی انسانسازی در جامعهای از طریق اسلام صورت گرفت آن کشور ایمن میشود، چون اگر کسی بخواهد به این سرزمین دستدرازی کند، اسلام رزمندههایی را پرورش داده که در مقابل ظلم و ستم میایستند.
وی افزود: یکی از بهترین نمونهها در این راستا، سردار حاج قاسم سلیمانی است. ایشان روستاییزادهای دانشکده افسری نرفته بود اما وقتی جنگ شد، بسیجیوار وارد میدان شد. این فرد به مدد اسلام توانست هنر رزم را در کنار هنر انسان کامل بودن به بهترین نحو کسب کند و سردار دلهای بسیاری از مردم ایران و جهان شود. گواه این ادعا نیز شهادت وی است. سردار سلیمانی وقتی به شهادت میرسد همه دنیا را تحت تاثیر خود قرار میدهد. با این توضیح با عنوانهایی چون هنر اسلامی موافق نیستم زیرا وقتی هنر در جامعه اسلامی انسانساز میشود، مباحث اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی نیز به بهترین نحو بلوغ پیدا میکند.
این عکاس در پاسخ به این سوال که آیا هنرهای مدرن و وارداتی هم میتواند در خدمت اسلام باشند؟ گفت: با این گفته که برخی هنرها به دلیل ریشه غربیشان نمیتوانند در خدمت مفاهیم دینی و اسلامی باشند موافق نیستم، چون ابزار و تکنولوژی به خودی خود دارای ایدئولوژی نیستند، بلکه نحوه استفاده ما از آن هنر است که برایش موضوعیت رقم میزند. درباره هنر سینما نیز این گفته صدق پیدا میکند، حتی میتوان گفت از دیگر هنرها نیز کاربردیتر است چون وقتی بتوان از این حوزه به شکلی مطلوبی بهره برد میتوان جریانسازی اسلامی بیشتری رقم زد.
هنر را نمیتوان به ذاته دینی و قرآنی کرد
وی اضافه کرد: گاهی اوقات ما برای برخی هنرها، ذات اسلامی تعریف میکنیم. یعنی میگویم خوشنویسی بهذات هنر اسلامی است! قبول دارم خوشنویسی هنری است که با کتابت قرآن عجین شده است اما به تنهایی نمیشود برای آن ذات اسلامی در نظر قرار گرفت، چون برخی مواقع خوشنویسی قادر است اشکال دیگری هم داشته باشد که رابطی به دین و اسلام ندارد. پس همانگونه که توضیح دادم موضوع هنر است که انتظار میرود دینی یا اسلامی بودن آن را مشخص کند.
این پیشکسوت هنر عکاسی و نقاشی ادامه داد: اینکه چرا نتوانستهایم با گذشت چهار دهه مفاهیم اسلامی را به درستی در خدمت موضوعات اسلامی بگیریم، دلیلش یک چیز است. آن نیز سیاسی شدن هنر است. بهترین مثال نیز در این رابطه به راس قله هنر که وزیر ارشاد است، اشاره میکنم. معمولاً وقتی میخواهند وزیر این عرصه را انتخاب کنند به دنبال خبرهترین فرد در حوزه هنر نمیروند، بلکه به دنبال آدمی هستند که وجوه سیاسیاش پررنگتر است. این اتفاق را در نحوه انتخاب هنرمندان هم میتوانیم مشاهده کنیم. یعنی وقتی قرار است هنرمندی را به عنوان برگزیده معرفی کنند معمولاً گرایشهای سیاسی در این رابطه نقش اصلی را ایفا میکند. این موضوع مهمترین ویژگی برای انتخاب هنر دینی و اسلامی است.
ثبت دیدگاه