حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • اهل فلسفه سوته‌دلان دیار غربت خویش‌اند
    شناسه : 7208
    3
    معارف » دانشگاه استاد و پیشکسوت فلسفه گفت: امیدوارم بتوانم تمامی فصول کتاب «فروغ حکمت» را بخوانم و از آن درس بیاموزم. اهل فلسفه که سوته‌دلان دیار غربت خویش‌اند باید آثار یکدیگر را بخوانند که اگر نخوانند، نباید توقع داشته باشند که آثارشان چنانکه باید خوانده و فهمیده شود.
    ارسال توسط :
    پ
    پ
    «رونمایی از کتاب فروغ حکمت»، امروز چهارشنبه ۲۶ مهرماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
    پیام رضا داوری اردکانی، پیشکسوت فلسفه، در این نشست از سوی سیدمصطفی شهرآئینی، مدیر جلسه، قرائت شد که در ادامه می‌خوانید:
    بسیار خوش‌وقتم که فرصت یافته‌ام به مناسبت انتشار کتاب «فروغ حکمت: نقد و بررسی سیر تفکر غرب از دیدگاه حکمت الهی» به مؤلف گرامی آن ادای احترام کنم. حضرت دکتر اعوانی که از آغاز جوانی همواره متعاطی حکمت و آموزگار آن بوده‌اند آثار و تألیفات و ترجمه‌های ممتاز دارند. هم‌ اکنون نیز اثری تحقیقی در وصف و بیان حکمت و نیاز به آن پدید آورده و مخصوصاً از حجاب‌های آن در عصر جدید گفته‌اند. متأسفانه در این چند روز با ناتوانی‌هایم نتوانسته‌ام صفحات زیادی از کتاب را با دقت و تأملی که برای مطالعه چنین کتاب‌هایی لازم است بخوانم اما توفیق مروری در اوراق آن داشته‌ام.
    حاصل این مرور با توجه به آشنایی با آرا و نظرهای حضرت استاد این است که حکمت نیاز همیشه همه مردمان است که آنان را به راه راست دعوت و هدایت می‌کند. در حکمت جدال و ستیزه‌جویی نیست. حضرت استاد که خود زندگی حکیمانه دارند معتقدند که کتاب‌های آسمانی حاوی لب لباب حکمت‌اند. به نظر ایشان حکمت اختصاص به قوم خاص ندارد و توضیح می‌دهند که چگونه گل حکمت در ایران دوره اسلامی شکفته شده است. به نظر استاد با پیش‌آمد تجدد، خرد جزیی جای حکمت و عقل کلی را گرفته و فلسفه نیز حجاب حکمت شده است.
    در بیانی که ایشان از سیر حکمت از زمان یونانیان تاکنون دارند ظرافت‌هایی هست که باید به آن توجه کرد. یکی از آنها آغاز اصل موضوعی شدن علم مابعدالطبیعه در فلسفه ایران است. مابعدالطبیعه ارسطو با همه اهمیتی که دارد در آغاز کتاب مرتب و منظمی نبوده بلکه مجموعه‌ای از مقالات و یادداشت‌های درس فیلسوف بوده که در دفتری گرد آمده است بی‌آنکه نامی داشته باشد. مابعدالطبیعه هم اصطلاح فلسفی نبوده بلکه از آن جهت بر کتاب ارسطو اطلاق شده است که در قفسه کتابخانه، پس از کتاب طبیعت یعنی فیزیک قرار گرفته بود. اما وقتی کتاب را به این نام نامیدند مابعدالطبیعه نامی برای مباحث حکمت الهی و بخصوص امور عامه یعنی الهیات به معنی الاعم شد.
    نکته مهمی که دکتر اعوانی در کتاب خود آورده این است که این علم در فلسفه ایرانی ـ اسلامی اصل موضوعی شد و نظم و ترتیب خاص پیدا کرد. در طی هزار و چند صد سال بعد از ارسطو شارحان او در روم و مصر و انطاکیه به مطالب کتاب‌هایش نظم ندادند تا اینکه ابن‌سینا وجهی از نظم‌بخشی به مابعدالطبیعه را آغاز کرد و این نظم‌بخشی با تغییرهایی در آثار اخلافش صورت تقریباً ثابت و رسمی پیدا کرد و به تعبیر استاد علم مابعدالطبیعه اصل موضوعی شد.
    نکته دیگر و شاید اساسی‌تری که در کتاب به آن اشاره شده برخورد تجدد با فلسفه‌های گذشته است. از کتاب فردریش شلینگ فیلسوف آلمانی دوره جدید نقل شده است که «دکارت فلسفه خود را با قطع رابطه کلی با فلسفه گذشته آغاز کرده است که گویی همه آنچه را که گذشتگان در این دانش کسب کرده بودند از لوح فلسفه زدوده و همه چیز را از نو آغاز کرده است».
    این قطع رابطه یک امر اتفاقی نیست، بلکه اصل اساسی فلسفه دکارت است که می-خواسته است بنای جدید و به کلی تازه تأسیس کند. توجه به این نکات که نظیر آن کم نیست ما را در درک بهتر تاریخ و به‌خصوص فهم تجدد یاری می‌کند. در دوره جدید تنها در فلسفه نیست که اساس نو گذاشته می‌شود بلکه دگرگونی در همه شئون زندگی پدید می‌آید. گویی جهان جدید نیروی نفی گذشته را در خود دارد هرچند که این نفی نمی‌تواند به گسست قطعی برسد.
    البته نقد فلسفه جدید به معنی انکار آن و بی‌اهمیت دانستنش نیست حتی اگر کسانی با این نقد موافق نباشند اگر با آن آشنا شوند فلسفه جدید و قدیم را بهتر می‌شناسند زیرا امور و چیزها را با درک تفاوتی که با چیزهای دیگر دارند می‌توان شناخت. من انتشار این کتاب گرانبها را به استاد و دوست گرامی‌ام و به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تبریک می‌گویم و برای شخص عزیز دکتر اعوانی و پژوهشگاه معتبر علوم انسانی آرزوی توفیق بیشتر دارم.
    امیدوارم بتوانم تمامی فصول کتاب فروغ حکمت را بخوانم و از آن درس بیاموزم. اهل فلسفه که سوته‌دلان دیار غربت خویش‌اند باید آثار یکدیگر را بخوانند که اگر نخوانند نباید توقع داشته باشند که آثارشان چنانکه باید خوانده و فهمیده شود. برای حضرت استاد دوام عمر توأم با سلامت و عزت و توفیق بیشتر در پدید آوردن آثار ارجمند مسئلت دارم.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.