حجتالاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم طی یادداشتی که در اختیار قم قرار داده است، نوشت: از افتخارات فکر اسلامی و فرهنگ سیاسی شیعی این است که آزادی انتخاب را نه تنها یک حق فردی و اجتماعی بلکه یک تکلیف شرعی هم میداند.
به همین دلیل از نگاه اسلامی شرکت در انتخابات و مشارکت در انتخاب اصلح، هم حق تکتک شهروندان است و هم تکلیف آنان. به تعبیر دیگر، هم آثار فردی و اجتماعی در زیست دنیوی آحاد افراد جامعه دارد و هم به دلیل تأثیر اجتماعی و کلان آن، دارای پاداشهای بزرگ در حیات اخروی است. همانطور که عدم شرکت در انتخابات نه تنها پیامدهای فردی و اجتماعی در پی دارد که باید منتظر کیفرهای اخروی سنگین آن هم بود.
شرکت در انتخابات، واجبی عینی و زماندار است
عدم شرکت در انتخابات به هر بهانهای که باشد از عوامل تضعیف جمهوری اسلامی و از موجبات شادمانی دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامی است؛ هر اقدام یا عدم اقدامی که موجب تضعیف جمهوری اسلامی و تطمیع دشمنان امنیت و پیشرفت این ملت برای ضربهزدن به این کشور شود، از بزرگترین گناهان است؛ بنابراین عدم شرکت در انتخابات از گناهان کبیره است.
از طرفی، شرکت در انتخابات، واجبی «عینی» و «زماندار» است؛ یعنی اولاً قائم به فرد است و قابل واگذاری به دیگران نیست؛ و ثانیاً اگر در وقت خودش انجام نگیرد، قابل قضا کردن هم نیست. برای فهم نقش بیبدیل انتخابات در تأمین امنیت، پیشرفت و تعالی کشور همین بس که دشمنان امنیت و پیشرفت ایران اسلامی، که در طول ۴۵ سال گذشته همه انواع تحریمها و تهدیدها و جنگهای سخت و نیمهسخت و نرم را علیه ایران و اسلام و انقلاب اسلامی به کار گرفتهاند، از هیچ کوششی برای مأیوس کردن مردم از انتخابات و به حداقل رساندن مشارکت مردمی دریغ نکرده و نمیکنند.
نکته عجیب در این دوره این است که مراکز جاسوسی و امنیتی غرب، علاوه بر عدهای از روشنفکران غربزده، همه ذخیره «روحانینمایان سکولار» را نیز برای مأیوس کردن مردم از انتخابات پای کار آورده است.
پاسخ به شبهه «روحانیت، اعتقادی به رأی مردم و انتخابات ندارد»
البته یقین داریم که مردم دشمنشناس و بصیر ایران اسلامی همچون ۴۵ سال گذشته، در این نبرد نیز سربلند و پیروز میدان خواهند بود و این بار نیز با مشارکت حداکثری خود پوزه دشمنان اسلام و انقلاب و ایران را به خاک میمالند. برخی از افراد نادان و بیخبر از اندیشههای ناب اسلامی و شیعی، و در عین حال پر مدعا و پرگو، را میبینیم که میگویند: «روحانیت، اعتقادی به رأی مردم و انتخابات ندارد و از سر ناچاری، نقشآفرینی مردم را در انتخابات پذیرفتهاند.» برخی پا را فراتر نهاده و میگویند «اساساً اسلام و آموزههای اسلامی در امور سیاسی هیچ نقشی برای مردم قائل نیستند.»
بنده بهعنوان یک طلبه علوم دینی، واقعا نمیدانم که اینان از چه روحانیتی و از کدام اسلام و آموزههای اسلامی سخن میگویند. اما این را میدانم که اینان هیچ فهمی از اسلام و معارف اهل بیت(ع) ندارند؛ هیچ درک عمیقی از اندیشههای سیاسی اسلام هم ندارند. بعضاً حتی توانایی خواندن بیغلط ظاهر قرآن را هم ندارند در عین حال، خود را «روشنفکر دینی» مینامند و میدانند.
افزون بر این، هیچ درکی از کنشگری روحانیت هم ندارند، نه تاریخ روحانیت شیعی را میدانند و نه حتی وضعیت فعلی آنها را درک میکنند. یک درک توهمی و تخیلی از اسلام و روحانیت برای خود ساختهاند و بر مدار آن به تحلیل و بررسی میپردازند.
دوست دارم بدانم این مدعیان لافزن چه حالی پیدا میکنند وقتی رفتار یکی از به اصطلاح سنتیترین مراجع علمی شیعی در دوران معاصر یعنی حضرت آیتالله صافی گلپایگانی را به هنگام رأی دادن میبینند؛ آیتالله صافی گلپایگانی در سن ۱۰۳ سالگی نه تنها در انتخابات شرکت میکند بلکه با آداب خاصی رأی خود را به صندوق رأی میاندازد، با نام خدا و توسل به حضرت ولیعصر(عج) و دعا برای اصلاح امور مسلمین و سپس بر دست خود که رأی را به صندوق انداخته است بوسه میزند. یعنی این کار را یک امر مقدس و یک وظیفه شرعی و یک عبادت الهی میداند.
یکی از مدعیان دیرینه روشنفکری که حداقل ۱۵ سال است از نظر جغرافیایی و مکانی نیز به دامن غرب پناهنده شده و در قبلهگاه آمال خود یعنی آمریکا سکنی گزیده، به هدف دعوت مریدان خود به عدم شرکت در انتخابات، در یک فایل ویدئویی گفته است: «من در این انتخابات مجلس شرکت نمیکنم چون آن را بیفایده میدانم.» این بیچاره نفهمیده و یا خود را به نفهمی زده است که انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران مربوط به شهرهای ایران اسلامی است؛ کسی که در آمریکا یا کشورهای دیگر زندگی میکند نمیتواند در انتخابات شرکت کند و تاکنون نیز هیچگاه انتخابات مجلس شورای اسلامی در سایر کشورها برگزار نشده است؛ یکی از برکات بزرگ انقلاب اسلامی و نظام ولایت فقیه آن است که میتواند و توانسته است که مدعیترین افراد را تا مرز بلاهت و حماقت برساند.
انسان موجودی اجتماعی است، علت زیست اجتماعی او را در ذات و سرشت و طبیعت او جستجو کنیم (مدنی بالطبع) یا آن را تحمیل و جبر زندگی او بدانیم (مدنی بالجبر) و یا اینکه آن را معلول طبیعت استخدامگری او بدانیم (مدنی بالاستخدام)، در اصل مسأله تفاوتی ایجاد نمیکند.
انسان نمیتواند بدون اجتماع زندگی کند. نه تنها اصل زندگی بلکه کیفیت زندگی او نیز به فعالیتهای اجتماعی او و دیگران گره خورده است. دغدغهمندی نسبت به سرنوشت و نوع مدیریت جامعه از مهمترین جلوههای اجتماعی بودن انسان است. این مسئله تا آنجا مهم است که برخی از فیلسوفان، فصل ممیز انسان از سایر موجودات را سیاسی بودن دانسته و گفتهاند انسان حیوانی سیاسی است.
افراد کاردان، کارآمد و متعهد را انتخاب کنیم
در روزگار حاضر و در نظامهای مردمسالار، از مهمترین کنشهایی که علیرغم کمهزینهبودن، آثار و پیامدهایی طولانیمدت بر همه ابعاد زیست فردی و اجتماعی آدمیان دارد، مشارکت در انتخاب مسئولان، حاکمان و مدیران کشور است. فیالمثل، تصویب برنامههای پنجساله کشور، تصویب و تأیید بودجه سالانه اداره کشور و بسیاری از قوانینی که حیات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی ما را مدیریت میکنند، از کارهایی است که توسط نمایندگان مجلس صورت میگیرد.
با حضور در انتخابات و تلاش در جهت انتخاب اصلح، میتوان زمام چنین اموری را در اختیار افراد کاردان و کارآمد و متعهد قرار داد و با عدم حضور در انتخابات، نه تنها ممکن است افرادی غیراصلح بهعنوان نماینده برگزیده شوند، بلکه ممکن است بسیاری از شئونات اجتماعی اعم از مسائل اقتصادی، امنیتی و فرهنگی ما مورد طمع و دستدرازی دشمنان قرار گیرند.
به همین دلیل است که معمار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) میفرمود: «بدانید که انتخابات از اموری است که در سرنوشت شما و در سرنوشت ما نقش مهم دارد؛ و بالاترین نقش است؛ و این انتخابات است که همه امور کشور را چه در داخل و چه در خارج باید بگذراند.» (صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۰۳)
ثبت دیدگاه