رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان در دیدار اخیر با نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی با استناد به آیه ۱۱ سوره «تغابن» فرمودند: «شما جوانان عزیز خوشبختانه دلهایتان آلوده نیست؛ شماها جوانید، جوان ممکن است تخلّفاتی داشته باشد امّا دلتان پاک است، ضمیرتان ضمیر روشنی است، از این هدایت الهی خیلی میتوانید برخوردار باشید. پس [باید] بتوانید نخبه به معنای واقعی کلمه بشوید؛ یعنی دارای استعداد، دارای تلاش و برخوردار از هدایت و توفیق الهی که البتّه «وَ مَن یُؤمِن بِاللَهِ یَهدِ قَلبَه»؛ ایمان، هدایت را به دنبال خودش میآورَد.
متن آیه: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»
ترجمه آیه: «هیچ مصیبتی رخ نمیدهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت میکند؛ و خدا به هر چیز داناست!»
انسان مؤمن، چون به علم و حكمت و رحمت خداوند ايمان دارد، مىداند كه بدون دليل و حكمت و عدالت، به كسى مصيبتى نمىرسد و هر مصيبتى، يا نتيجه عمل خود انسان است و يا اسباب آزمايش و امتحان براى رشد و كمال.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه آورده است که «كلمه مصيبت به معناى صفت و حالتى است در انسان كه در اثر برخورد به هر حادثه به او دست مىدهـد، چيزى كه هست بيشتر در مورد حوادث ناگوار استعمال مىشـود، حـوادثى كه با خود ضرر مىآورد و كلمه اذن به معناى اعلام رخصت و عدم مانع است و همواره ملازم با آگهى اذندهنده نسبت به عملى است كه اجازه آن را صادر مىكند و بعضى اين كلمه را به معناى علم گرفتهاند که صحيح نيست.
آن مصائب كه قرآن مردم را به صبر در برابرش خوانده، مصائبى نيست كه دستور مقاومت در برابرش را داده و از تحمـل آن نهى فرموده، بـلكـه مصائبى است كه خود انسان در آن اختيارى ندارد، نظير مصائب عمومى عالمى، از قبيل مرگ و ميرها و بيماریها و اما مصائبى كه اختيار انسانها در آن مدخليت دارد، از قبيل ظلمهايى كه به نحوى با اختيار سر و كار دارد، در صورتى كه به عرض و ناموس و جان آدمى متوجه شود، بايد به مقدار توانايى در دفع آن كوشيد.
در خصوص عبارت (و من يومن بالله يهد قلبه) از ظاهر سياق بر مىآيد كه جمله ما اصاب من مصيبه الا باذن اللّه مىخواهد بفرمايد: خداى تعالى به حوادثى كه براى انسان ناخوشايند و مكروه است، هم علم دارد و هم مشيت، پس هيچ يک از اين حوادث به آدمى نمىرسد، مگر بعد از علم خدا و مـشيت او، پس هيچ سببى از اسباب طبیعى عالمى مستقل در تأثير نيست، چون هر سببى كه فرض كنى جزو نظام خلقت است كه غير از خالقش ربى ندارد و هيچ حادثه و واقعهاى رخ نمىدهد مگر به علم و مشيت ربش، آنچه او بخواهد برسد ممكن نيست نرسد و آنچه او نخواهد برسد ممكن نيست برسد.
پس خداى سبحان كه رب العالمين است لازمه ربوبيت عامهاش اين است كه او به تنهايى مالک هر چيز باشد و مالک حقيقى ديگرى غير او نباشد و نظام جارى در عالم هستى مجموعى از انحاى تصرفات او در خلقش مىباشد، پس هيچ متحركى و هيچ چيز ساكنى بدون اذن او حركت و سكون نـدارد و هيچ صاحب فعلى و هـيچ قابل فعلى جز با سابقه علم و مشيت او فاعليت و قابليت ندارد و علم و مشيت او خطا نمىكند و قضايش ردخور ندارد.
پس اعتقاد به اينكه خداى تعالى اللّه يگانه اسـت، اعتقادات مذكور را به دنبال دارد و انسان را به آن حقايق رهنمون شده، قلب را آرامش مىبخشد، به طورى كه ديگر دچار اضطراب نمىشود، چون مىداند اسباب ظاهرى مستقـل در پديد آوردن آن حوادث نيستند، زمام همه آنها به دست خداى حكيم است، كه بدون مصلحت هيچ حادثه ناگوارى پديد نمىآورد و همين است معناى جمله (و من يومن باللّه يهد قلبه).»
در حقیقت انسان مؤمن، چون به علم و حكمت و رحمت خداوند ايمان دارد، مىداند كه بدون دليل و حكمت و عدالت، به كسى مصيبتى نمىرسد و هر مصيبتى، يا نتيجه عمل خود انسان است و يا اسباب آزمايش و امتحان براى رشد و كمال. يعنى تمام حوادث در مدار علم و اراده اوست و خداوند از هيچ چيز غافل نيست، خداوند اسباب و وسايلى را براى رسيدن به خير يا شر فراهم كرده و هر موجودى، از هر يك از اسباب استفاده كند نتيجهاش را خواهد گرفت.
از طرفی ايمان كه يک امر درونى است، اگر در انسان جاى بگيرد باعث هدايتيابى قلب مىشود و اگر روح و قلب انسان هدايت شود، رفتار و گفتارش نيز هدايت شده است.
آیتالله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه آورده است که «آيه مورد بحث به يک اصل كلى در مورد مصائب و حوادث دردناک اين جهان اشاره مىكند، شايد از اين جهت كه هميشه وجود مصائب دستاويزى براى كفار در مورد نفى عدالت در اين جهان بوده است و يا از اين نظر كه در راه تحقق ايمان و عمل صالح هميشه مشكلاتى وجود دارد كه بدون مقاومت در برابر آنها مؤمن به جایى نمىرسد و به اين ترتيب رابطه اين آيات با آيات گذشته روشن مىشود.
نخست مىفرمايد: هيچ مصيبتى رخ نمىدهد مگر به اذن خدا؛ بدون شک همه حوادث اين عالم به اذن خدا است، چرا كه به مقتضاى توحيد افعالى در تمام عالم هستى چيزى بدون اراده حق تحقق نمىيابد ولى از آنجا كه مصائب هميشه به صورت يک علامت استفهام در اذهان جاى داشته به الخصوص روى آن تكيه شده است. البته منظور از اذن در اينجا همان اراده تكوينى خداوند است، نه اراده تشريعى. در اينجا سؤال مهمى مطرح است و آن اينكه بسيارى از اين مصائب به وسيله ظلم ظالمان و اراده جباران رخ مىدهـد و يا اينكـه خود انسان بر اثر كوتاهى و ندانمكارى و يا ارتكاب خلاف گرفتار آن مىشود، آيا اينها همه به اذن خدا است؟!
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت از مجموع آياتى كه درباره مصائب در قرآن مجيد آمده است بر مىآيـد كه مصائب بر دوگونه است؛ مصائبى كه با طبيعت زندگى انسان سرشته شـده و اراده بشر كمترين تأثيرى در آن ندارد، مانند مرگ و مير و قسمتى از حوادث دردناک طبيعی و دوم مصائبى كه انسان به نحوى در آن نقشى داشته است. قرآن درباره دسته اول مىگويد همه به اذن خدا روى مىدهد و درباره قسم دوم مىگويد به خاطر اعمال خودتان دامانتان را مىگيرد!
بنابراين كسى نمىتواند به اين بهانه كه تمام مصائب از سوى خدا است در مقابل ظالمان سكوت كرده، به مبارزه برنخيزد و نيز نمىتواند به اين بهانه دست از مبارزه با بيماریها و آفات و مبارزه با فقر و جهل بردارد. البته در اينجا نكته ديگرى نيز وجود دارد و آن اينكه حتى در مصائبى كه خود انسان در آن نقشى دارد تـأثير اين اسباب از ناحيه خداوند و به اذن و فرمان او است كه اگر او اراده كند هر سببى بىرنگ و بىاثر مىشود. سپس در دنباله آيه به مؤمنان بشارت مىدهد كه: هر كس به خدا ايمان آورد، خدا قلبش را هدايت مىكند؛ آن چنان كه در برابر مصائب زانو نزند، مأيوس نشود و جزع و بیتابى نكند. اين هدايت الهی هنگامى به سراغ انسان آيد که در نعمتها شاكر باشد و در مصيبتها صابر و در برابر قضاى الهى تسليم.
در واقع خداوند روى علم و آگاهى بىپايانش براى تربيت بندگان و اعلام بيدارباش و مبارزه با هرگونه غرور و غفـلت گهگـاه در زندگانى آنها مصائبى ايجاد مىكند، تا به خواب فرو نروند و موقعيت خويش را در دنيا فراموش نكنند و دست به طغيان و سركشى نزنند.»
رهبر معظم انقلاب نیز در خصوص این آیه در سخنانی میفرمایند: «ایمان، اینگونه است که اگر با عمل همراه شد، مرتّب خود آن ایمان روزبهروز زیادتر خواهد شد. اگرچه آن آگاهی هم – که گفتم بایستی انسان از اهل معرفت و از کتاب و از موعظه بهدست آورد – با این عمل صالح همراه باشد، حتی خود آن آگاهی هم بیشتر میشود. «و من یتقاللَّه یجعل له مخرجا» «و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکّل علی اللَّه فهو حسبه». «و من یؤمن باللَّه یهد قلبه»؛ خدا دل او را هدایت میکند. این آیه، مورد نظر من بود. خودِ تقوا و مراقبت، دل انسان را هدایت و ایمان انسان را راسختتر میکند.» (بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان مجروح حادثه کوی دانشگاه، ۴ مرداد ۱۳۷۸)
لذا با فهم این آیه میتوان نتیجه گرفت که:
ـ مصيبتها در مدار اذن الهى است، نه تصادف و اتفاق. خداوند مانع تأثير حوادث نمىشود.
ـ ايمان، سبب جلب رحمت و هدايت ويژه الهى، در برابر مصيبتها مىگردد.
ـ خداوند، به مؤمنان مصيبتزده راه علاج و درمان يا تحمل و تكليف و صبر را الهام مىكند.
ـ كسىكه به علم و اراده خداوند ايمان دارد، در برابر حوادث، صبر و توكّل و اميد را از دست نمىدهد.
ـ دريافت الطاف الهى براساس گامى است كه خود انسان برمىدارد.
ـ مصيبتها با اذن و علم الهى است و در آنها اسرارى نهفته است كه خداوند مىداند.
ـ توجّه انسان به احاطه علمى خداوند، سبب تحمل مصيبتها و پايدارى در برابر مشكلات است.
انتهای پیام
ثبت دیدگاه