همزمان با برگزاری سی و هشتمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران، هفتمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن دانشآموزان و پنجمین دوره مسابقات قرآن روشندلان جهان اسلام، خبرگزاری قرآن در محل برگزاری این رویداد در حوزه هنری هر شب میزبان فعالان، قاریان، اساتید و مدیران قرآنی کشور در استودیوی ایکنا بود. این برنامه هر روز ساعت ۱۸ به صورت زنده از صفحه رسمی ایکنا در اینستاگرام iqna_video و iqnanews پخش و نیز متن و ویدئوی گفتوگوها بر روی خروجی ایکنا بارگذاری میشد. در ادامه گفتوگو با سیدمحسن موسویبلده، پیشکسوت قرآنی را میخوانید.
طی چند روز اخیر فعالان قرآنی گلایههایی را مطرح کردند که چرا مسئولان سیاسی، فرهنگی و حتی قرآنی در سالن مسابقات حضور پیدا نمیکنند. علت چیست؟
البته شاید توجیهاتی داشته باشند. لذا نمیتوانیم بگوییم بیاعتنا هستند. همه ما باید دعوت شویم نه از سوی سازمانی خاص، بلکه خدا باید بخواهد که ما حضور یابیم. اگر کسی نیامده، حتماً توفیق نداشته است. اینجا محضر قرآن است و باید حضرت قرآن ما را دعوت کند. کنگره سالانه بخش قرآن و عترت فرهنگستان علوم پزشکی نیز (۱۲ اسفند) تحت تأثیر تعداد کم مراجعان بود و آنجا نیز از این بابت گلایه میشد. به هر حال نمیتوانیم تأثیر منفی شرایط کرونا را بر این مراسم نادیده بگیریم.
مسابقات را طی این روزها پیگیری کردهاید؟ شرایط این دوره را چطور ارزیابی میکنید؟
مسابقات را بیشتر از تلویزیون دنبال کردم. تلاوت همه نمایندگان ایران را نشنیدم. آقای هادی موحدامین چند سالی درگیر مشکل صداست، فقط یک اعجاز الهی بود که صدای ایشان برگشت و سپس خیلی قوی ظاهر شد و بعد از آن مشکل حنجره ایشان پرتحریر و احساسی شده است. تلاوت قاری افغانستان را نیز شنیدم که قوی بود. افغانستان چند سالی است که خوب کار میکند و احساس کردم میتواند برای نماینده ایران یک رقیب سرسخت باشد.
به نظر میرسید اغلب شرکتکنندگان ضعیف باشند.
شاید به این دلیل باشد که در دو سال اخیر کرونا شیوع یافته و حضور در مجالس و محافل محدود شده است. در قرائت هم برای رسیدن به آمادگی لازم باید در فضای آن قرار گرفت و تلاوت کرد. تلاوت در خانه کفایت نمیکند و خواندن در خانه اثر خواندن در مجلس و محفل را ندارد.
شیوه فعلی برگزاری مسابقات کاملاً تخصصی است و عموم مردم متوجه بسیاری از موضوعات، تکنیکها و فنون نمیشوند. چگونه میتوان مسابقات را به بطن جامعه برد و آن را عمومیتر کرد تا مردم منتفع شوند؟
فضای مسابقات ورزشی را چگونه بین مردم گسترده کردهایم، به همان گونه هم میتوانیم فضای قرائت قرآن را گسترش دهیم. در فضای ورزشی بسیاری به صورت احساسی وابسته به این مسابقات هستند. به نظرم وسایل ارتباط جمعی به خصوص صدا و سیما همانطور که ورزش را رونق دادهاند میتوانند مسابقات و مجالس قرآن را هم رونق دهند. باید قرآن به گوش مردم برسد. اینکه بحث قرآن و تلاوت را صرفاً یک هنر بدانیم کملطفی است. تلاوت را باید مافوق این حرفها بدانیم. تلاوت حضور در محضر حضرت قرآن است. حضور در محضر قرآن مانند حضور در نزد حضرت امام صادق(ع) است. شما وقتی به محضر امام صادق(ع) میروید، همین که به چهره مبارک ایشان نگاه کنید، قلب شما پر از نور میشود و وجود انسان آماده پذیرش خوبی میشود.
بنابر این هیچ راهی جز استفاده از وسایل ارتباط جمعی و رسانهها به خصوص صدا و سیما وجود ندارد. شاید حرف تکراری من به مذاق برخی خوش نیاید. بارها گفتهام که صدا و سیما نباید بحث قرآن و تلاوت آن را که امر مقدسی است به دو شبکه رادیویی و تلویزیونی تبعید کند و از این طریق جریان قرآن متوقف شود. در واقع انگار صدا و سیما میگوید که هرکسی قرآن میخواهد این دو شبکه را ببیند و بشنود. آیا در مورد ورزش هم این سیاست در نظر گرفته شده است؟ در حال حاضر شبکههای بسیار مهم رسانه ملی بخش ورزشی روزانه دارند.
گاهی از یک تیم ورزشی پشتیبانی رسانهای میکنند که قرار است سه هفته بعد به مسابقاتی اعزام شود که هنوز مشخص نیست چه نتیجهای را خواهد گرفت و در بهترین زمان شبانهروز اخبار آن را پوشش میدهند، اما در مسابقات قرآن، قاری ایرانی به یک کشور اعزام میشود و رتبه اول را هم کسب میکند و هیچ انعکاسی داده نمیشود. بنابر این با توجیه مذکور وضعیت همین است و مردم خبردار نمیشوند که مسابقات سراسری یا بینالمللی قرآن در حال برگزار شدن است.
به اندازه کافی محتوای قرآنی در کشور وجود دارد؟
به اندازه کافی محتوا نداریم، اما به اندازه لازم داریم و مسابقات یک قسمت از بحث است نه همه آن. ما میتوانیم برنامههای هنرمندانه قرآنی را به عنوان یک رویداد تولید کنیم. اگر اراده وجود داشته باشد، افراد خوشفکر میتوانند در این حوزه کار کنند؛ افراد خوشفکری که به صورت مقطعی آمدهاند و برنامه قرآنی ساختهاند. چطور برای ورزشکاران و هنرپیشهها که به حق هم هست برنامه غیر مسابقاتی ساختهایم و آنها را معرفی کردهایم و به مناسبتهای مختلف آنان را دعوت کردهایم، اما به چهرههای قرآنی توجه نکردهایم، در حالی که مقام معظم رهبری فرمودند که باید تکریم شوند.
ایکنا ـ زمانی با یکی از اساتید جامعهشناسی صحبت میکردم و میگفت که برنامههای قرآنی عموماً خالی از هیجان هستند و هیجان عامل مهمی است که مخاطب را نگه میدارد. مثلاً وقتی بیننده مسابقات را نگاه میکند، متوجه نمیشود که تکنیک قاری برای کسب رتبه اول چه بود، اما در ورزش اینگونه نیست.
آنچه یک مسابقه را دیدنی و پرهیجان میکند حضور تماشاگر است. پس مجازات یک تیم ورزشی این است که مسابقه بدون تماشاگر باشد. اگر در ورزش بخواهید یک تیم را تنبیه کنید، آن را از وجود تماشاگر محروم میکنید. معمولاً کسی بازیهای بدون تماشاگر را نگاه نمیکند و بسیار کسالتآور است. در برنامه قرآن هم همینطور است. تلاوتهای مجلسی باعث شد که ملت ایران از جمله امثال بنده جذب تلاوت قرآن شویم. اعتراف میکنم که در طول عمرم ۱۰ تلاوت استودیویی گوش نکردهام و فقط تلاوت مجلسی گوش دادهام؛ حتی تجوید را هم از تلاوت مجلسی یاد گرفتهام. شاید کسی بگوید تلاوت مجلسی آموزشی نیست و فقط هنری است، اما به هیچ وجه اینگونه نیست و من تجوید را از همین تلاوتهای مجلسی یاد گرفتهام و معلم این رشته هم شدهام.
یک دیدگاه اشتباه که در ایران شکل گرفته و به نظر میرسد عمدی در آن نباشد این است که اگر در مجلس تلاوت صدای تشویق تماشاگر پخش شود، از نظر فنی غلط است، در حالی که تمام تلاوتهای تاریخ مصر در عین حالی که صدای قاری در نهایت شفافیت است، جمعیت هم با شور و شوق تمام تشویق میکند و این امر باعث میشود که هم قاری به شوق بیاید و هم شنونده از تلاوت لذت ببرد. پس منِ شنونده در ایران جذب قرآن شوم. ما چقدر توانستهایم این کار را بکنیم. من با یکی از صدابرداران، که سبقه مذهبی خوبی هم دارد، صحبت کردم و پرسیدم چرا صدای جمعیت در تلاوتهای مجلسی حذف میشود. گفت که از نظر فنی غلط است و مصریها هم اشتباه میکنند که صدای جمعیت را در تلاوتهای مجلسی پخش میکنند. همین تفکر باعث شده است که تاریخچه و گنجینه چهل سال تلاوتهای مجلسی کشور نابود شود و ما گنجینه تلاوت مجلسی نداشته باشیم.
یک نمونه در مورد تأثیر تلاوت مجلسی ذکر کنم که نشان میدهد اگر برای تلاوتهای مجلسی ایرانی هم تشویق و صدای جمعیت پخش شود، شنونده بیشتری جذب میشود. زمانی در ماشین بودم و تلاوت یکی از قاریان مشهد از رادیو پخش و بر حسب اتفاق صدای تشویقهای حضار شنیده میشد. به حدی این تلاوت هیجانانگیز بود که ترسیدم دچار سانحه شوم. لذا توقف کردم و تا پایان تلاوت را گوش دادم.
چرا باید در طول ۴۰ سال تنها یک تلاوت مجلسی ایرانی من را جذب خود کند؟ بقیه تلاوتهای مجلسی چه شده است؟ همانطور که جمعیت و تشویق استادیومهای ورزشی میتواند مردم را پای مسابقه فوتبال بنشاند، اگر همین تشویقها در تلاوتهای مجلسی قاریان ایرانی که از صدا و سیما پخش میشود وجود داشته باشد، فضا بسیار تغییر خواهد کرد. زمانی که استاد متولی عبدالعال به ایران آمده بود، روی پلههای مسجد بلال به من گفت که شما ایرانیها با این تشویقها هرچه تلاوت در سینه ما بود را بیرون کشیدید. یکی دو نفر از دیگر قاریان برجسته مصری هم گفته بودند که سال اول که به ایران آمده بودیم با همه وجود خودمان را نشان دادیم و سالهای بعد صدای ما گرفت. تشویق مردم باعث شد که قرائت در ایران نضج پیدا کند.
چگونه میتوان عموم مردم به خصوص خانوادههایی را که به تربیت فرزندانشان حساساند با قرآن مأنوس کرد؟
این موضوع به دیدگاه پدر و مادرها بستگی دارد. پدر و مادرها همانطور که روی یادگیری زبان خارجی حساسیت نشان میدهند، باید به آموزش قرآن هم اهمیت بدهند. بنابر این ابتدا باید در پدر و مادر انگیزه لازم را ایجاد کنیم. انگیزه دادن به همان فضاسازیای که در مورد آن بحث شد ربط پیدا میکند. باید فضا به گونهای برای قاریان و حافظان مهیا شود که وقتی پدر و مادری یک قاری یا حافظ قرآن را میبینند از اینکه فرزندش قاری نیست حسرت بخورد. سالها قبل زمانی که جواد فروغی کودکی خوشصدا بود، تلاوتهای او در صدا و سیما پخش میشد و سپس پدر و مادرهای بسیاری بچههای خود را به جلسات آوردند تا تبدیل به جواد فروغی شوند.
شاید این حرف از نگاه برخی شعار باشد، اما اصلاً شعار نیست. اگر بتوانیم برای پدر و مادرها علاقه ایجاد کنیم، میتوان به آنها سفارش کرد که مادران در زمان بارداری یک دور قرآن را تلاوت کنند تا جنین به صورت روزانه قرآن را گوش دهد. این یک بحث علمی است. در آلمان دکتر «حسن عشایری» در رابطه با اثر موسیقی بر جنین پژوهشی را انجام داد و نتایج آن با جستجو قابل استفاده است.
ثبت دیدگاه