هفته قرآن و دانشگاه از اواخر دهه هشتاد وارد تقویم دانشجویی شد تا شاید به کمک این مناسبت و البته جشنواره قران و عترت دانشجویان امکانات و مسیر برای توسعه فعالیتهای قرآنی و گسترش فرهنگ قرآن در دانشگاهها فراهم شود.
هفته قرآن و دانشگاه به مناسبت رحلت علامه طباطبایی نامگذاری شده و از ۱۸ تا ۲۴ آبان را شامل میشود. در این روز عمده فعالیتهای قرآنی دانشگاهها به موضوعاتی همچون آغاز دور جدید جشنواره قرآنی، برگزاری محافل انس با قرآن و کرسیهای تلاوت اختصاص دارد.
به همین مناسبت و در سالهای گذشته میزگردهایی با حضور مسئولان فرهنگی و قرآنی بخش دانشگاهی و آموزش عالی کشور برگزار کرده و در آن به آسیبشناسی وضعیت قرآنی دانشگاهها پرداخته است. امسال اما تصمیم گرفته تا وضعیت قرآنی دانشگاهها را با حضور دانشجویان قرآنی مورد بررسی قرار دهد، دانشجویانی که در قید و بند مناسبات اداری و سازمانی نیستند و نشانی خلأها را از زاویه خودشان به دور از فضای تعارفات بیان میکنند.
در این میزگرد سیدمحمدمهدی شیخالاسلامی، دبیر کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم قضایی و مرتضی ریاحی، دبیر کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی تهران به بیان دیدگاههای خود در مورد فضای قرآنی دانشگاهها پرداختهاند.
شیخالاسلامی قاری و حافظ کل قرآن و متولد بهمنماه ۱۳۸۲ در شهر همدان است. او دانشجوی سال چهارم مقطع کارشناسیارشد پیوسته در دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری است.
مرتضی ریاحی نیز متولد ۱۳۸۳ در تهران و حافظ کل قرآن کریم است. او دارای مدرک درجه دو تخصصی حفظ قرآن کریم و دانشجوی رشته علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران است، ریاحی همچنین دبیر کانون قرآن و عترت این دانشگاه نیز هست. مشروح گفتوگوی این دو چهره قرآنی در ادامه آمده است؛
ما در هفته قرآن و دانشگاه قرار داریم، تا به واسطه این هفته کمکی هر چند کوچک به قرآنیتر شدن فضای دانشگاهها شود. پیش از اینکه به کارکردها و اثرگذاریهای این مناسبت وارد شویم، ابتدا میخواهم بپرسم که فضای مطلوب دانشگاه برای یک فعال قرآنی چه فضایی است؟
سیدمحمدمهدی شیخالاسلامی: دو بحث در زمینه قرآن در دانشگاه مطرح است، بحث اول از نظر عمل به مفاهیم قرآنی و بحث دیگر اینکه از نظر ظاهری قضیه را بررسی کنیم. از نظر ظاهری وضعیت دانشگاه اگر به گونهای باشد که از هزار دانشجو ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر اهل این مسائل باشند، فضای آن دانشگاه مطلوب خواهد بود. اما نکته مهمتر این است که آیا آنچه روخوانی میشود، عمل میشود یا خیر؟
بخش زیادی از مشکلات نبود عمل به قرآن است، شاید فلان آیه را بخوانیم و حتی آن را فهم کنیم، اما این فهم از قرآن به مرحله عمل نرسیده است، یعنی در رفتار ما کمتر نشان داده میشود. این رفتار باید در عملکرد اساتید، دانشجویان و کارکنان و مسئولان دانشگاه دیده شود. فضای مطلوب این است که مهم اخلاق و فضیلتی که ناشی از خواندن قرآن و ناشی از عمل به قرآن است در دانشگاه دغدغه باشد.
هنوز در مرحله ظاهر ماندهایم. امسال من دبیر کانون قرآن و عترت دانشگاه هستم، سال قبل هم عضو شورای مرکزی کانون قرآن و عترت بودم، برای اجرای برنامهها در سطح دانشگاه و حضور دانشجویان در این برنامه باید متوسل به انگیزههای مادی میشدیم، حتی برای جمع کردن خود دانشجویان قرآنی هم گاه باید متوسل به این انگیزههای مادی شویم، چون دانشجو اصولاً دانشگاه را محلی برای یادگیری تخصصی که برای آن وارد دانشگاه شده است، میداند و این موضوعات در اولویتهای دیگر قرار داده است. این وضعیت مربوط به دانشگاهی است که دانشجویان در آن گزینش شده و عبور کرده از موضوعات عقیدتی هستند، در دانشگاههای دیگر معلوم نیست، وضعیت به چه صورت باشد. این مسئله ناشی از این است که در سبد نیاز دانشجویان مباحث قرآنی را قرار ندادهایم، البته حرکتهای خوبی اما ناکافی صورت گرفته است.
ریشه این مسئله که چرا فضای دانشگاه قرآنی نیست؟ بسیار گستردهتر از بحث خود دانشگاه است، ریشه این موضوع به اهتمام عموم جامعه به قرآن، میزان توجه مسئولان به قرآن در عمل و نه در گفتار و مسائلی از این دست باز میگردد.
انتصابات فرهنگی را همیشه در آخرین مرحله انجام میدهیم، وقتی همه مناصب گرفته شد، آن وقت مناصب فرهنگی را میگذاریم برای کسانی که بدون میز و صندلی ماندهاند، معمولاً هم افرادی با کمترین تخصص و دغدغه وارد این عرصه میشوند.
برداشت من از صحبتهای شما این است که نباید دانشگاه را به عنوانه یک بخش جدا شده از جامعه حساب کنیم و چون فضای جامعه قرآنی نیست پس نباید انتظار داشت فضای دانشگاه هم قرآنی باشد؟
شیخالاسلامی: باید بیاییم در فضای عمومیتر بررسی کنیم که چرا جذابیت لازم برای مردم ایجاد نشده است؟ دانشگاه یک جامعه آماری از کل جامعه است، اگر در کشور ۱۰ نقطه آماری داشته باشیم، دانشگاه یک بخش است، این جوامع آماری در کل نشاندهنده اقبال جامعه به یک مسئله خاص است و به قول معروف مشت نمونه خروار است. وقتی در یک دانشگاهی که دانشجویان آن به لحاظ عقیدتی گزینش شده هستند و همین دانشجویان نسبت به سایر دانشجویان اقبال بیشتری به برنامهها و فعالیتهای قرآنی در سطح دانشگاه ندارند، نشان میدهد که این مسئله ناشی از آن کل بهم پیوستهای است که جامعه را هدایت میکند.
ایده مناسب برای جذابیت برنامهها در ذهن مخاطب نداریم. مثال نسبتاً خوب این موضوع برنامه تلویزیونی «محفل» است، این برنامه با وجود ایراداتش که کم هم نیست در این زمینه نسبتاً موفق ظاهر شده است، باید یک سری ایدهپرداز بیایند در این مسئله کار کنند تا جایگاه فعالیتهای قرآنی را چند سطح ارتقا دهیم.
مشکل دیگر این که بودجهها کافی نیست، امسال در دانشگاه ما برای برنامه سالانه، مبلغ ۷۰ میلیون تومان اختصاص دادهاند و معلوم نیست همه آن جذب شود، با این بودجه جز یک یا دو محفل چه کار دیگری میشود، انجام داد؟
برای برونرفت از این وضعیت باید تمامی کانونهای قرآن و عترت دانشگاههای کشور را بهم متصل کنیم، این اتحادیه کانونها به خصوص در شهر تهران و در دانشگاههای این شهر حتماً باید شکل گیرد، چرا که در دانشگاههای تهران بافت جمعیتی متنوعتری حضور دارد.
جناب آقای ریاحی شما تا چه حد فضای فعلی دانشگاهها را قرآنی میدانید و چقدر توانستهایم در سطح دانشگاه فضای قرآنی را گسترش دهیم؟
مرتضی ریاحی: درباره قرآن اجحاف شده است و صرفاً به مباحث ظاهری و جزئی آن نگاه میشود. نهایت توجه به امر قرآن در سطح دانشگاه این است که یک محفل انس با قرآن برگزار یا در ابتدای مراسم آیاتی تلاوت شود. در صورتی که اگر به سنت پیامبر اکرم(ص) توجه کنید، ایشان فرماندهان خود را همیشه از بین حافظان قرآن انتخاب کردهاند. الان مشکل این است که بخش بسیار کوچکی از کارهای فرهنگی را به مباحث قرآنی اختصاص دادهایم و مشکل بزرگتر اینکه کسانی متصدی این کار هستند که ممکن است خود در بطن کارهای قرآنی قرار نداشته باشند.
اگر شرایطی ایجاد شود که شخص قرآنی در دانشگاه کرامت و مقبولیتی داشته باشد، این میتواند برای دانشجویان جذابتر باشد، این اقتدار به نوعی باشد که اگر تشکل قرآنی بخواهد برنامهای را اجرا کند همه پای کار بیایند.
برای اینکه از این سطحینگری به امر قرآن در دانشگاهی که محلی برای عمیقتر شدن به موضوعات مختلف است، فاصله بگیریم، چه باید کرد؟
ریاحی: باید از قرآنیان بیشتر در بخشهای مختلف استفاده شود و دیدگاهها و ایدههای آنها مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر قرآنیان باید قرآن را در رفتار و عمل و کردار خود پیاده کنند. این موضوعات میتواند باعث انگیزه دیگران برای حضور در این عرصه شود.
خود دانشجویان قرآنی تا چه میزان خود را در محیط دانشگاه پیدا کردهاند و تا چه میزان خود را مرجع میدانند؟ یعنی این اعتماد به نفس در دانشجویان قرآنی ایجاد شده تا خود را محل مراجعه بقیه دانشجویان در همه عرصهها بدانند؟ فکر میکنید این امر چقدر تأثیرگذار است؟
شیخالاسلامی: فعالان قرآنی مورد مراجعه قرار نمیگیرند، چه برسد به دیگر حوزهها؛ احساس میکنم در محیط دانشگاه توجه چندانی به این افراد نمیشود تا این افراد بخواهند خود را نشان دهند. از طرف دیگر وقتی متوجه میشوند شما در حیطه قرآن تخصص دارید تخصصهای دیگر شما را نادیده میگیرند، در صورتی که یک قاری یا حافظ قرآن قبل از اینکه قاری یا حافظ باشد در دانشگاه یک تخصص دیگر هم پیدا کرده و اتفاقاً آن تخصص را با نگاه قرآن میتواند به شکل بهتری پیاده کند، تا میفهمند یک فرد قرآنی است، تنها یک بعد قرآنی بودن او را مورد توجه قرار میدهند.
این متأثر از بحث ظاهرگرایی در زمینه اعمال اداری است، وقتی در مورد مسئولان صحبت میکنیم چیزی که برای آنها مهم است، کیفیت برگزاری مراسم نیست، بلکه آمار و ارقام برایشان مهمتر از کیفیت اجراست. نکتهای که وجود دارد این است که مسئولان قرآنی ما آگاهی کافی در زمینه قرآن ندارند، یعنی آن اهتمامی که باید داشته باشند در اینها یافت نمیشود.
شیخالاسلامی: آنچه برای مدیران مهم است آمار است، آنها به این آمار به مثابه سکویی برای ارتقاء نگاه میکنند و این ناشی از همان ناآگاهی است که اشاره کردم.
نکته دیگر این است که انگیزه کافی برای سایرین ایجاد نکردهایم، بالاخره در دنیای مادی انگیزههای مادی هم جای خود را دارد، انگیزههای مادی راه ورود به این عرصه است و انگیزههای معنوی بعد از ورود جذابیت پیدا میکند و به چشم می آید، آن زمان است که فرد جذب این محیط میشود. من روایتی هم شنیدهام که پیامبراکرم(ص) نیز از انگیزههای مادی برای جذب افراد استفاده میکردند و حتی توصیه به این کار هم داشتند.
الان جوایز مادی جشنوارههای دانشجویی بسیار ناچیز است، تا همین یکی دو سال قبل هم مسابقات سراسری قرآن که بالاترین سطح مسابقات است جایزه نقدی چندانی نمیدادند، از سال گذشته مقداری سطح جوایز را افزایش دادند که باز هم در مقایسه با مسابقات دیگر کشورها بسیار ناچیز است و نمیشود کار خاصی با آن انجام داد و میزان جوایز تناسبی به زحمت و تلاش کسانی که به این سطح رسیدهاند، نیست. افرادی زیادی هستند که صدای خوبی دارند و میتوانند در عرصه قرآنی حرفی برای گفتن داشته باشند اما چون انگیزههای مادی در این عرصه کم است کمتر وارد این مسیر میشوند.
یکی از دوستان که به مسابقات عربستان رفته بود، باعث شد بسیاری هم به دنبال قاری شدن بروند و بسیاری از خانوادهها به این فکر افتادند که فرزندان خود را وارد این عرصه کنند چون میدیدند که دنیا و هم آخرت در آن است. باید این انگیزهها را ایجاد کنیم، بودجه هم کم نیست اما حیف و میل میشود به جای این حیف و میلها، به میزان جوایز سر و سامانی داده شود، چه جایی بهتر از هزینه کردن بودجه برای قرآنی شدن جامعه میتواند وجود داشته باشد، حداقلترین نتیجهای که قرآنیشدن به دنبال دارد این است که در آینده مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی بسیار کم میشود.
جناب ریاحی الان اینگونه به نظر میرسد که کل فضای قرآنی دانشگاه بر دوش جشنواره قرآنی گذاشته شده است، ۳۸ سال است این جشنواره به شکل اولیه خود برگزار میشود و هنوز هم مهمترین رشتهها حفظ و قرائت قرآن هستند، البته هر سال رشتههایی اضافه شده و سعی شده رشتههای عمومیت بیشتری پیدا کند و از حالت تخصصی خارج شود اما باز هم بیشترین توجه به همان حفظ و قرائت است، سوال من این است که آیا جشنواره میتواند بار قرآنی شدن دانشگاه را به دوش بکشد یا باید فکرهای دیگری کرد؟
ریاحی: از این جهت که جشنواره سالیانه برای یک سری اقشار دانشجو میتواند فرصت خوبی برا محک زدن و رشد دانشجویان قرآنی باشد شکی نیست، اما به دلیل رویکردهای جشنواره یک عده از قرآنیان هم در این مسابقات شرکت نمیکنند…
یعنی نه تنها دانشجویان کمتر فعال در عرصه قرآن بلکه همه دانشجویان قرآنی را هم جذب نمیکند؟
ریاحی: بله؛ چون مسابقات خلی اختصاصی و تخصصی شده و هر سال عده معدودی تجلیل میشوند و عده زیادتری از دور مسابقات حذف شده و سرخورده میشوند، البته عدهای هم هستند که دنبال مسابقات نیستند، این افراد با اینکه به ساحت قرآن ارادت و علاقه دارند اما دوست ندارند در مسابقات شرکت کنند.
من اعتقاد دارم در هر دانشکده یا دانشگاه باید نهادی باشد که کار قرآنی انجام دهد و بسته به نیاز دانشجویان نسبت به اجرای برنامه برای دانشجویان برنامهریزی کند، قرآن هم ابعاد بسیار گستردهای دارد، عدهای هستند که فقط دوست دارند قرآن را بشنوند چون صرفاً با شنیدن آیاتی الهی به آرامش میرسند. حضرت علی(ع) میفرمایند «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» یعنی هر زمان افسرده و ملول شدید یا احساس غمگینی داشتید دنبال کلماتی باشید که برای شما طراوت انگیز باشد، نمونه بارز این طراوتانگیزی قرآن است. لذا عدهای دنبال همین هستند، عده دیگری هم دوست دارند در مباحث تخصصی قرائت و حفظ وارد شوند و عدهای هم دوست دارند فقط در این فضا حضور داشته باشند. عده دیگری هم هستند که این نیاز در آنها وجود دارد اما تا کنون این را احساس نکردهاند و برنامهریزیهای ما هست که این احساس را در آنها زنده میکند.
جشنواره قرآن و عترت در این ۳۸ سال توانسته است کمکی به قرآنی شدن دانشجویان داشته باشد؟ یعنی جشنواره توانسته است کارکرد این نهادی که شما میگوئید را داشته باشد؟
ریاحی: قطعاً تأثیرگذار بوده است، به هر حال یک سری موارد انگیزشی و امتیازات در این جشنواره نهفته است که دانشجویان را برای حضور در آن ترغیب میکند.
شیخالاسلامی: آقای ریاحی نکته خوبی را مورد اشاره قرار داد یکی از چیزهایی که کمبود آن احساس میشود این است که احساس نیاز در دانشجو ایجاد نشده است، دانشجو احساس نمیکند نیاز دارد از این طریق در جمع قرار بگیرد و در فضای قرآنی به رفع نیازهای خود بپردازد. نهایت چیزی که دانشجوی امروز در خود احساس نیاز میکند، همین توسلهای در مواقع سختی است، اگر بتوانیم همین موضوع را در ذهن دانشجو تحکیم کنیم، میتوانیم به گستردهتر شدن فضای قرآنی کمک کنیم چون همین توسل میتواند دروازه ورود عمیقتر بحث قرآن باشد. باید چیزی را شبیه به این با ابعاد گستردهتری در ذهن مردم نهادینه کنیم.
اینکه این مسئله را چطور اجرا کنیم میتواند از مسیرهای بسیار متنوع باشد، یکی اینکه یک سری موارد تشویقی برای دانشجویان در نظر بگیریم، مثلا بگوئیم در یک سری دروس نمره تشویقی برای افرادی که وارد این عرصه شوند و در فعالیتهای قرآنی حضور داشته باشند، در نظر گرفته میشود. این یک نوع تشویق است که هیچ زیان و آسیبی برای دیگران به دنبال ندارد.
این گفتگو به مناسبت هفته قرآن و دانشگاه ترتیب داده شده است، مناسبتی که به نظر میرسد یکی از اهداف و اصلاً فلسفه وجودی آن این بوده که به واسطه چنین مناسبتی فضای دانشگاه رنگ و بوی قرآنی پیدا کند، در واقع هفته قرآن و عترت و جشنواره قرآن و عترت دو بستر و دو فضای اصلی برای قرآنی شدن دانشگاه هستند، چقدر از کارکردهای این هفته در کنار جشنواره قرآن و عترت در دانشگاه پیاده شده است؟
ریاحی: به نظرم درصد زیادی از دانشجویان اصلاً از وجود چنین هفتهای در تقویم دانشگاهی کشور بیاطلاع هستند …
فکر میکنید علت آن چیست، کم کاری کانونها سهمی در این ناشناخته بودن دارد؟
ریاحی: شاید به این علت که کار بزرگی در این هفته طی سالیان گذشته صورت نگرفته، لذا وجود آن در اذهان ثبت نشده است، شاید هم اطلاعرسانی ضعیفی در این زمینه وجود داشته است، وقتی اطلاعرسانی قوی در مورد این هفته انجام نشود آگاهی صورت نمیگیرد.
به نظر من این هفته میتواند باعث ارتقا کارهای قرآنی و یا حداقل شروعی برای کارهای قرآنی در دانشگاهها باشد، اما این نباشد که بگوئیم به مناسبت این هفته یک کار کوچکی انجام دهیم و بقیه ایام سال را کنار بگذاریم. کار قرآنی زمانبر است و برای جا انداختن یک فرهنگ باید خیلی تلاش کرد. باید مدت طولانی روی آن برنامهریزی کرد با یک هفته درست نمیشود اما میتواند شروع خوبی باشد.
همین امسال در فضای دانشگاه علوم پزشکی تهران که شما مسئولیت کانون قرآن و عترت آن را بر عهده دارید تدارک خاصی برای اجرای برنامههای قرآنی دیده شده است؟
ریاحی: این هفته از ۱۸ تا ۲۴ آبان ماه است و طی روزهای گذشته کارهایی را پیگیری کردهایم و در نظر داریم یک برنامه مشترک با کانون قرآن و عترت دانشگاه تهران اجرا کنیم، برای بزرگداشت این هفته برنامهریزی شده و انشاالله موثر واقع شود.
جناب شیخالاسلامی نظر شما در مورد این هفته چیست؟ آیا این هفته آنگونه که باید و شاید جدی گرفته شده است؟
شیخالاسلامی: شاید تعجب کنید اما من به عنوان دبیر کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم قضایی تا چند روز قبل از وجود چنین هفتهای اطلاع نداشتم، در واقع جلسهای که با یکی از دوستان برای برنامهریزی جهت اجرای برنامههای قرآنی داشتیم باعث شد تا از وجود چنین هفتهای مطلع شوم، این در حالی است که سال گذشته نیز در شورای مرکزی کانون حضور داشتم و امسال نیز دبیر کانون هستم، شما در نظر بگیرید اطلاعات بقیه دانشجویان به چه صورت است.
به محض اطلاع از این مناسبت یک سری برنامهها طراحی کردیم که در دانشگاه هم تصویب شد، برنامههایی از قبیل محفل قرآن و عترت، مسابقه قرآن و برنامههای تفسیری و …، یک سری طرحهای تشویقی برای فعالیت در کانون هم تعریف کردهایم که انشالله در دست اجراست. چیزی که باید مدنظر قرار بگیرد این است که این مناسبت در تقویم ثبت شود، این نشان میدهد که آن اهتمامی که در حد اینکه این را در تقویم بیاوریم وجود ندارد.
فارغ از اینکه این مناسبت در تقویم بیاید یا نیاید، اگر بخش دانشگاهی در سالهای گذشته یک برنامه ملی بزرگ تدارک میدید یا نمایشگاهی از دستاوردهای قرآنی دانشجویان به صورت ملی برگزار میکرد بدون شک بخش زیادی از دانشجویان از این هفته اطلاع پیدا میکردند، هرچند اطلاع صرف کاری را پیش نمیبرد اما باز بهتر از این است که این هفته باشد و کسی از آن اطلاع نداشته باشد. فکر میکنید دلیل اینکه فعالیتهایی در سطح ملی در این هفته اجرا نمیشود چیست، آیا مطالبهای از سوی دانشجویان وجود ندارد؟ آیا مسئولان بالادست فرهنگی در بخش دانشگاهی اهتمامی به این امر ندارند یا نکتهای دیگری را عامل این امر میدانید؟
شیخالاسلامی: احساس میکنم چون نظارتی از سوی نهادهای بالادستی وجود ندارد یا اگر هم هست زیاد به این نظارت بها داده نمیشود، عامل این بیتوجهی شده باشد. از سوی دیگر مطالبهای هم صورت نمیگیرد، نه از سوی دانشجویان و نه از سوی مسئولان بالادستی، هر سال مقام معظم رهبری در دیدار با قرآنیان نقشه راه فعالیتهای قرآنی را اعلام میکنند اما هیچ حرکتی صورت نمیگیرد. تنها نهادی که منویات حضرت آقا را پیگیری میکند شورای عالی قرآن است و اگر این مجموعه هم کاری نکند که دیگر باید فاتحه همه چیز را خواند.
با اینکه هر دو بزرگوار در صحبتهای خود اشاره کردید که اگر دانشگاه قرآنی نیست به این دلیل است که فضای کلی جامعه قرآنی نیست و چون دانشگاه در امتداد جامعه است پس طبیعی است که فضای دانشگاه هم قرآنی نباشد، اما نمیشود خودمان را پشت این گزاره پنهان کنیم و از بحث قرآنی شدن دانشگاهها عبور کنیم، فکر میکنید مناسبتسازییهایی همچون هفته قرآن و دانشگاه یا برگزاری جشنواره چرا نتوانسته به این تغییر فضا کمک کند و در ادامه باید چه کرد که این فضا تغییر کند؟
ریاحی: کارهایی صورت گرفته و در زمان خود توانسته موثر باشد، علاوه بر آن باید یک سری کارها اضافه کرد و یک سری اصلاحات انجام داد، لذا اینکه بگوئیم تغیر مسیر دهیم شاید درست نباشد. اینکه گفته میشود دانشگاه در امتداد جامعه است و دانشگاه نمونهای آماری از جامعه است شکی نیست اما باید به این نیز نگاه کنیم که دانشجو با هر قشر دیگری متفاوت است، لذا باید تفاوتی بین قشر دانشجو و دیگر اقشار جامعه قائل شویم و در برنامههای فرهنگی این تفاوت را در نظر بگیریم.
دانشجویان پیشرانهای جامعه هستند و میتوانند سرنوشت جامعه را تعیین کنند، لذا اگر یک دانشجو را قرآنی کنید و در مسیر قرآن قرار دهید، اثرگذاری به مراتب بیشتری نسبت به بقیه خواهد داشت، بنابراین اگر شما برای دانشجو یک واحد هزینه کنید خیلی بیشتر از یک واحدی که در جامعه هزینه کردهاید، بازدهی خواهد داشت.
با تمام این حرفههایی که زده شد اما من اعتقاد دارم تعداد علاقهمندان به برنامههای قرآنی از آن چیزی که فکر میکنید خیلی بیشتر است، ما زمانی قصد اجرای برنامه قرآنی داشتیم و فکر میکردیم نهایتاً حدود ۲۰ حافظ قرآن و یک تعدادی قاری حضور یابند، اما وقتی وارد ماجرا شدیم و مراسم قرآنی جذابی اجرا کردیم، عده زیادی آمدند و نشستند.
یعنی میگویید اگر برنامه قرآنی جذابی باشد دانشجویان علاقهمند هستند و حضور پیدا میکنند، پس اگر دانشجویان در عرصه قرآنی و در برنامههای قرآنی حضور ندارند به دلیل جذابیت نداشتن برنامهها هست؟
ریاحی: همانطور که آقای شیخالاسلامی گفت باید یک سری امتیاز برای افراد قرآنی در دانشگاه در نظر بگیریم. یکی از دوستان حافظ کل قرآن است، این دوست ما قصد داشت در مسابقات قرآن شرکت کند، به واسطه حضور در این مسابقات نتوانست در یکی از جلسات کلاس در معارف حضور یابد، استاد با او برخورد کرده بود که چرا غیبت کرده و قصد کم کردن نمره از او را داشت. چنین دانشجویی در برنامههای قرآنی دیگر با ترس و لرز شرکت خواهد کرد.
نکته دیگر اینکه بسیاری از افراد قرآنی ناشناخته هستند و اساتید میتوانند به شناخته شدن این افراد کمک کنند، اگر در کلاسها این افراد مورد توجه قرار بگیرند میتواند کمک کننده باشد. یکی از دروس تخصصی ما درس آناتومی است، در کیی از کلاسها استاد از دانشجویان خواسته بود اگر کسی میتواند چند آیه قرآن تلاوت کند، در همان کلاس یکی از دوستان حافظ کل قرآن بود اما هیچ کس نمیدانست که او حافظ قرآن است، بعد از نیکه قرآن را زیبایی تمام تلاوت میکند و بین همه شناخته میشود، افراد دیگری هم که علاقهمند به این عرصه بودهاند وارد ماجرا شده و یک گروهی را تشکیل میدهند.
در ماه رمضان خیلی از افراد روزه هستند اما نمیدانیم، در مقابل کسی که روزهخواری میکند در دید است و همه میدانند این فرد روزه نگرفته است، لذا من اعتقاد دارم کارهای قرآنی و قرآنی بودن خودمان را باید به هر نوعی که شده است بروز دهیم.
به نرم به همان نکته ابتدایی این مصاحبه و اینکه گفته شد باید کاری کنیم که فعالیتهای قرآنی در دانشگاه دیده شود، رسیدیم، نقش و سهم کانون قرآن و عترت در این دیده شدن به چه صورت است؟
شیخالاسلامی: واقعیت این است که کانون قدرت زیادی در سطح دانشگاه ندارد …
یعنی یک تشکیلات کماثر و فرمایشی است؟
شیخالاسلامی: در دانشگاه ما اینگونه است …، الان ما در دانشگاه یک مکان خاص و حتی یک میز مشترک برای برگزاری جلسه و … نداریم.
الان خود وزارت علوم هم این کانونها را جدی نمیگیرد و نمیگوید جلسهای با حضور دبیران کانونها و وزیر علوم یا حتی معاون فرهنگی وزیر برگزار کنیم تا خواسته و مطالبات مطرح شود.
ریاحی: آقای شیخالاسلامی با خیلی از دبیران کانونها در ارتباط بوده و فضا را میشناسد، شاید در یکی از دانشگاهها کانون اثرگذار و قوی باشد، اما از لحاظ جایگاه و سیستم ساختاری قوی نیست و اینکه کانون قرآن و عترت جایگاه و قدرت ندارد به نظرم یک چیز ثابت شده است. در واقع کانون قرآن و عترت تعریف شده است که صرفاً باشد.
شیخالاسلامی: ما در بحث انجمنها، یک اتحادیه انجمنهایِ علمیِ حقوق داریم که نهاد رسمی ثبت شده است و همه انجمنهای علمی حقوق ذیل آن اتحادیه هستند که یک بودجه و برنامه مستقل دارد. احساس میکنم کانونهای قرآن و عترت دانشگاههای سراسر کشور هم باید از طریق چنین اتحادیهای به هم متصل شوند، این موضوع در بحث افزایش قدرت کانون خیلی موثر خواهد بود.
یعنی یک اتحادیهای داشته باشیم که جلسات سالانه داشته باشد و حتی بودجه کشوری هم داشته باشد. اختصاص بودجه باید مرکزی باشد نکته دیگر اینکه در بحث فضای مجازی و تولید محتوا است که این اتحادیه میتواند فعالیت اثرگذار داشته باشد و برنامههای متنوع و حرفهای انتشار دهد. دانشگاهها به تنهایی نمیتوانند کاری کنند اما اگر اتحادیه تشکیل شود شاید بشود کاری از پیش برد.
ریاحی: دو عامل هستند که میتواند کارهای قرآنی را رشد دهد یکی جایگاه ساختاری و تشکیلات قرآنی است، اگر تشکل و افراد قرآنی در دانشگاه در حدی جایگاه داشته باشند که بتوانند بودجه تأمین کنند و برنامههای خود را به ثبت برسانند فعالیتها به خوبی اجرایی خواهد شد.
موضوع دیگر بحث رسانه است، اگر رسانه قوی وجود داشته باشد خیلی کارها انجام خواهد شد، ما کارهای زیادی انجام میدهیم اما دیده نمیشود، اگر اینها دیده شود و خیلی از نواهای قرآنی که بسیار هم زیبا و جذاب است به گوش دانشجویانی که در عمر خود قرائت گوش ندادهاند برسد بسیار اثرگذار خواهد بود. دانشجویانی هستند که در تمام عمر نوای قرآن به گوششان نرسیده و همین افراد برای رسیدن به آرامش به دامان موسیقی پناه بردهاند اگر نوای نورانی قرآن در یک موقعیتی به گوش دانشجو بخورد و در آن فضا قرار بگیرد حداقل این است که علاقهمند به این عرصه خواهد شد و این وظیفه رسانه است.
نکته دیگر این است که مسئولان دانشگاه فکر میکنند دانشجویانی که کار قرآنی انجام میدهند، برای این کار میکنند که دور هم باشند، در صورتی که کار دانشجویی امتیازاتی دارد که کار کارکنان رسمی ندارد، دانشجویان نسبت به کارکنان پیگیرتر هستند و شوق بیشتری دارند، دانشجو زمان اداری و غیراداری ندارد گاهی تا نیمه شب برای برنامهریزی دور هم هستند.
شیخالاسلامی: یک بخشی که ما با آن مشکل داریم تصور نادرست از افرادی که در جامعه قرآنی نفس میکشند است، مردم عادی فکر میکنند جامعه قرآنی با آنها فاصله دارند، فکر میکنند اینها افراد خشکی هستند که زندگی نمیکنند و از زندگی لذت نمیبرند و دائم در حال سیر در فضای دیگر هستند، مسلماً این اشتباهترین تصوری است که مردم میتوانند از جامعه قرآنی داشته باشند. شاید در نگاه اول بیارتباط باشد اما یکی از دلایل شکلگیری این تصور اساتید دروس عمومی دانشگاهها هستند که سختگیریهای غیرضروری دارند که گاهی اساتید دروس تخصصی آن سختگیریها را ندارند. با توجه به اینکه اکثر اساتید دروس عمومی از قشر مذهبی هستند این تصور شکل گرفته که همه افراد مذهبی اینگونه هستند.
نکته دیگر اینکه باید مردم را بیشتر با زندگی فعالان قرآنی آشنا کنیم و این کار رسانه است که باید ورود بیشتری به این موضوع داشته باشد. الان یک رئالیتیشو در شبکه نمایش خانگی در حال پخش است که چند سلبریتی برای ساعاتی در کنار هم زندگی کرده و مردم را سرگرم میکنند، این اتفاق میتواند برای فعالان قرآنی با ملاحظات ویژه این بخش تولید کرد. اینها میتواند وسیلهای برای جذب به قرآن باشد.
ریاحی: وقتی تعریف از بالا صورت بگیرد میتواند مردم را به سمت خود بکشد، خیلی از نهادها میتوانند مسیری را برای تغییر نگاه مردم به حوزه قرآن مشخص کنند. به عنوان مثال در سالهای اخیر گرایش به برخی رشتههای دانشگاهی در بین مردم بیشتر شده و همه دنبال رسیدن به آن رشتهها هستند در صورتی که ممکن است سالهای بعد این مسیر تغییر کند، این گرایش به دلیل کنترل از بالا بوده است، وگرنه یک دانش آموز از کجا میداند رشته پزشکی چیست فقط بخش زیادی از این شوق برای رسیدن به این رشته را نسل قبل و بالادستیها مشخص کردهاند، اگر بتوانیم همین شوق و ذوق و همین سطح از مقبولیت را برای قرآنیان در نظر بگیریم، همین اتفاق برای قرآنیان هم خواهد افتاد.
با تمام این حرفهایی که زده شد به عنوان آخرین سوال آینده فعالیتهای قرآنی دانشگاهی را چطور ارزیابی میکنید؟
شیخالاسلامی: اگر اینگونه پیش برویم وضعیت بدتر هم خواهد شد، اما اگر دیدگاه ما نسبت به این مسئله اصلاح شود و زوایه دید تغییر کند و عملکردها نسبت به این قضیه تغییر کند، قطعاً وضعیت بهتر خواهد شد، البته این فرایند بهتر شدن زمانبر و مرحله به مرحله است.
واقعیت این است که برای رسیدن به همین جایگاه فعلی هم خیلی زحمت کشیده شده است، خون دلهای زیادی خورده شده و تلاشهای شبانهروزی صورت گرفته است تا این حداقلها هم باشد اما برای رسیدن به بالاتر باید خیلی دیدگاهها اصلاح شود.
ریاحی: من پیش بینی نمیکنم و فقط به این سخن حضرت امیر(ع) اشاره میکنم که میفرماید: حضرت امیر می فرماید «قد كان له أهل قبلك، و هو صائر إلى أهل بعدك» عدهای بودند قبل از ما کارهایی کردند که به دست ما رسید و در آینده هم افرادی هستند که کار را انجام دهند اما وظیفه ماست که فرصتی که ایجاد شده است را قدر بدانیم و کارهای ماندگار انجام دهیم.
ثبت دیدگاه