حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • اندر احوال محبت حق تعالی
    شناسه : 10497
    0
    معارف واندیشه کشف‌ المحجوب کتابی‌ است تعلیمی در تصوف از علی بن عثمان هجویری. از قرائن ایدون استنباط می‌شود که نوشتن کتاب پیش از ۴۶۵ قمری آغاز شده است و پس از ۴۶۹ به پایان رسیده است. این کتاب از جمله قدیمی‌ترین و معتبرترین کتاب‌هایی‌ است که به زبان فارسی در تصوف نوشته شده است و ویژگی‌های نثر دوره اول زبان فارسی را داراست. به نظر می‌آید که این کتاب یکی از مآخذ عطار در تذکرةالاولیا بوده است که با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمود عابدی به همت انتشارات سروش خواندنی شده است.
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    بدان که محبت اندر استعمال علما بر وجوه است: یکی به معنی ارادت به محبوب بی‌سکون نفس و میل و هوا و تمنای قلب و استیناس (ریشه استیناس که خود بازگشت به ماده  «أ ن س» دارد، دوبار در قرآن کریم به کار رفته است؛ یک بار در قالب فعل «تستأنسوا» (نور/۲۷) و بار دیگر در قالب اسم فاعل «مستأنسین» (احزاب/۵۳)  و تعلق این جمله بر قدیم روا نباشد و این جمله مخلوقان را باشد با یکدیگر و اجناس را و خداوند تعالی متعالی است از این جمله عَلوّاً کبیرا و دیگر به معنی احسان باشد و تخصیص بنده که او را برگزیند و به درجه کمال ولایت رساند و به گونه کرامت‌ها مخصوص گرداند و سدیگر (عالی) به معنی ثنای جمیل باشد بر بنده.

    و گروهی از متکلمان گویند که: محبت حق که ما را خبر داده است از جمله صفات سمعی است، همچون وجه و ید است که اگر کتاب و سنت بدان ناطق نبودی وجود آن مر حق تعالی را از روی عقل مستحیل بودی پس آن را اثبات کنیم و بدان بگرویم، اما اندر تصرف کردن آن توقف کنیم و مراد این طایفه آن است که روا ندارند به اطلاق این لفظ مر حق تعالی را.

    این جمله اقاویل است که یاد کردیم و مر ترا حقیقت این بیان کنم، ان شاء الله کیفیه المحبه من الله –تعالی- باولیائه و من اولیائه الی حضرته بدان که محبت حق تعالی مر بنده را ارادت خبر بود و رحمت کردن بر وی و محبت اسمی است از اسامی ارادت چون رضا و سخط و رأفت و آنچه بدین ماند حمل این اسامی جز به ارادت حق تعالی نشاید کرد و آن یک صفت است او را قدیم که بدان خواهان است مر افعال خود را پس اندر حکم مبالغت و اظهار فعل از این بعضی اخص بعضی است و فی الجمله محبت خداوند – تعالی – مر بنده را آن است که: با وی نعمت بسیار کند و وی را اندر دنیا و عقبی ثواب دهد و از محل عقوبت ایمن گرداند و وی را از معصیت معصوم دارد و احوال رفیع و مقامات سنی وی را کرامت کند و سرش را از التفات به اغیار بگسلاند و عنایت ازلی را بدو پیونداند؛ تا از کل مجرد شود و مر طلب رضای وی را مفرد گردد و چون حق تعالی بنده‌ای را بدین معانی مخصوص گرداند، آن تخصیص ارادت وی را محبت نام کنند و این مذهب حارث محاسبی و جنید و جماعتی از مشایخ است و فقهای فریقین و متکلمان سنت بیشتر هم بر این اند رضوان الله علیهم اجمعین و آن که گوید: «محبت حق تعالی به معنای ثنای جمیل است بر بنده». ثنای وی کلام وی بود و کلامش نامخلوق است و آن که گوید: «به معنی احسان است»، احسان وی فعل وی بود. به حکم معنی متقارب است این اقاویل و حکم جمله موجود.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.