هر ساله در آستانه فرارسیدن ایام اربعین حسینی بسیاری از دلدادگان اباعبدالله(ع) خود را مهیای پیادهروی اربعین حسینی میکنند؛ اما چگونه برای این سفر مهیا شدن مسئله مهمی است؛ آنچه باید در کولهپشتی اربعین قرار دهیم، از لباس و کفش مناسب تا تغذیه صحیح، نحوه مراقبت از خود در برابر گرمای شدید عراق، آشنایی با آداب و سنن مردم عراق، نحوه تعامل درست با مردم این کشور و زائران بینالمللی اربعین و … همگی از جمله مباحثی هستند که در خصوص آنها به روشهای مختلف آموزشهای گستردهای ارائه شده است.
اما حقیقت پیادهروی اربعین مسئلهای فراتر از انتخاب کفش و لباس است؛ اربعین یک زیارت است که باید تلاش کرد به حد اعلای مقبولیت در بارگاه الهی برسد؛ برای رسیدن به این مهم باید «فلسفه اربعین»، «مفهوم اربعین» و «اهمیت زیارت اربعین » را بدانیم، زیارت اربعین را بخوانیم و در هر فراز و بخش آن تعمق و تأمل کنیم، که برای آموختن این مباحث مهم میتوان به سراغ کتاب «توشه اربعین» (قطرهای از دریای معرفت حسینی؛ شرحی بر زیارت اربعین» نوشته سید مجتبی حسینی رفت.
برای آشنایی بیشتر با این کتاب و فرازهای مهم زیارت اربعین گفتوگویی با سیدمجتبی حسینی، نویسنده کتاب «توشه اربعین» انجام داده است که در ادامه مشروح آن را با هم میخوانیم.
چرا زیارت اربعین جزو نشانههای مؤمن قلمداد شده است؟
اربعین یک نکته خاص داشته و در واقع به نوعی حالت تثبیت دارد. وقتی انسان چیزی را در گذشته داشته باشد، باید برای تثبیت آن تلاش کند. در روانشناسی و روابط اجتماعی نیز مطرح میشود که اگر کاری صورت گرفته باشد و ما دوباره بر روی آن تأکیدی انجام دهیم، در جهت تثبیت و تعمیق آن مفهوم حرکت کردهایم. به همین جهت توصیه زیادی بر انجام زیارت اربعین صورت گرفته است. زیارتی که حالت شور و هیجانی نداشته باشد بلکه تثبیت مقوله بالاتری در آن محقق شود.
چه مقوله بالاتری قرار است در اربعین تثبیت شود؟
در زیارت اربعین میخواهیم بگوییم عاشورا اتفاقی نیست که رخ داده و به اتمام رسیده است؛ اگر دقت کنیم در زیارت عاشورا و زیارتهای مشابه بیشتر بر سوگواری و بیان مصیبت اشاره شده است اما وقتی به زیارت اربعین دقت میکنیم، در مییابیم که بیشتر بر روی تعمیق و مسائل فرهنگی و اعتقادی قیام امام حسین(ع) تأکید شده است.
اربعین راه و مسیر باقی ماندن واقعه عاشورا را نشان میدهد. گاهی یک مسئله در یک نقطه رخ میدهد و تمام میشود اما گاهی یک مسئله، مسیر و راه است. راهی به نام اربعین داریم و برای این راه توشه جمع میکنیم. به همین دلیل در زیارت اربعین به سراغ روضه خواندن نمیرویم و به مرور مصیبتهای واقعه عاشورا نمیپردازیم. پس این یک درس است که در خصوص امام حسین(ع) نباید فقط در عاشورا ماند، بلکه باید به اربعین قیام عاشورا نیز توجه کنیم.
در این زیارت آنجایی که مطرح میکنند امام حسین(ع) قیام کردند تا مردم را از جهالت و ذلالت نجات دهند، آنجایی که معیت با اهل بیت(ع) را مطرح میکنند و آنجایی که بازگشت حقیقتها را نشان میدهند به این معناست که نباید از جریان عاشورا فقط مرثیهخوانی و مصیبتگویی داشته باشیم؛ البته ذکر مصیبت عاشورا شور برانگیز و مهم است اما با اربعین این مسئله را به یک مسئله بزرگتر تبدیل کردهایم. بدون اربعین، عاشورا به یک حادثه تلخ تبدیل میشود که ممکن است زایشی در آن نباشد اما عاشورا بعلاوه اربعین یک حرکت عمیق است که راه را به روی ما باز میکند.
چه پتانسیلی در پیادهروی اربعین وجود دارد که تا این حد همگان را به خود جذب کرده است؟
پیادهروی مسئله جدیدی نیست و از قدیمالایام وجود داشته، اما در دوران حکومت صدام با ممنوعیت شدید مواجه بود؛ بعد از سقوط صدام و برداشته شدن موانع و فشارهایی که علیه این پیادهروی بود و مطرح شدن رسانهای آن، این پیادهروی رونق زیادی پیدا کرد. اینکه زائران از طیفهای مختلف در این مراسم شرکت میکنند نشان میدهد که پیام اربعین حسینی و عاشورا بیش از آنکه یک پیام اسلامی باشد، یک پیام انسانی است. یعنی تمامی انسانهایی که انسانیت خود را حفظ کرده باشند میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
خود این مسئله حجتی است بر پیام قلبی امام حسین(ع) و فرامذهبی و فراقومیتی بودن آن و این پیامی است که در زمان ظهور هم خواهیم شنید؛ این پیام اشارهای است به مسئله ظهور و و باید بدانیم در زمان ظهور امام زمان(عج) فقط یک گروه یا اعضای یک فرقه یا مذهب خاص در قیام حضرت حجت(عج) شرکت نمیکنند بلکه حرکت ظهور همان حرکت امام حسین(ع) است که در زمان ظهور هم تجلی پیدا میکند و همه آزادیخواهان در آن حضور و مشارکت خواهند داشت.
البته در زیارتها چه زیارت عاشورا و چه زیارت اربعین به حرکت آیندهای که قرار است رخ دهد اشاره شده است. این حرکت آینده مبتنی بر وجه مشترک همه انسانها از همه اقوام، ادیان و مذاهب است و آن حرکت قلب است.
مهمترین مباحثی که در زیارت اربعین مورد اشاره قرار گرفته چه مباحثی است؟
یک مبحث آن ارتباط قلبی با امام است که با «السلام و علیکم» و بیان ارادات به حضرت آغاز میشود و مسئله دوم بیان مفهون «معیت» است که یعنی به غیر از حرفهایی که میزنیم ببینیم معیت ما با چه کسی است؟ ما با امام حسین(ع) و فضای حسینی معیت داریم یا خیر؟ و این نقطه عطفی در زندگی ماست.
پیام اصلی زیارت اربعین این است که امام حسین(ع) این قیام را انجام داد که مردم را از جهالت و گمراهی نجات دهد. وقتی این پیام اصلی زیارت اربعین است ما باید ببینیم رفتارها، گفتارها، تبلیغات و … ما به خصوص کسانی که در مباحث و مناسک مربوط به امام حسین(ع) فعالیت میکنند، آیا حاوی این گمراهیزدایی و جهالتزدایی هست یا خیر؟ و اگر رفتار ما حاوی آنها نباشد ممکن است از حقیقت زیارت اربعین فاصله گرفته باشیم.
مفاهیمی که در زیارت اربعین بیان شده چگونه در افراد بیداری ایجاد میکند که به پیادهروی هدفمند افراد منجر میشود؟
چه به پیادهروی اربعین برویم و چه این زیارت را از دور(بعید) بخوانیم، مهم این است که یک اتفاقی افتاده که نباید به آن به صورت یک مسئله تاریخی نگاه کنیم، بلکه اربعین را باید به عنوان یک نقطه اصلی و عطف زندگیمان قرار دهیم و با اربعین خودمان را همیشه به آن حادثه بزرگ یعنی عاشورا متصل بدانیم.
در این برهه تاریخی کدام فرایض زیارت اربعین نیازمند تعمق بیشتر است؟
جایی که میفرماید: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»: و شهادت میدهم؛ امام حسین علیه السلام جانش را در راه تو بذل و بخشش نمود تا بندگانت را از جهالت، نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات بخشد».
این فراز به ما نشان میدهد که اگر حرکتی به نام امام حسین(ع) انجام شود و این نتیجه یعنی نجات انسانها از جهالت را به دنبال نداشته باشد، یعنی کوتاهی صورت گرفته است.
این فراز چیزی بیشتر از تشخیص بین خیر و شر را مطرح میکند. دنیای امروز دنیایی است که دوست دارد همه مردم گیج باشند تا به هدف خود برسد. بنابراین مهم است ما هر روز با هر صدایی به هر طرف نرویم (فقط صراط مستقیم امام حسین(ع) را دنبال کنیم) ولو اینکه خوشمان بیاید و یا تصور کنیم که صاحب آن صدا و طرفی که ما را به آن میخوانند خوب و حق است.
در این فراز دعا میکند که گمراهی از ما و مردم دور شود. یعنی بخش مهم زیارت اربعین تأکید بر آگاه کردن مردم و تلاش برای دور کردن آنها از ضلالت و گمراهی است.
متن زیارت اربعین از سوی چه کسی برای اولین بار بیان شده است؟
از زبان امام صادق(ع) مطرح شده است و تاریخ آن به قرن دوم و سوم بازمیگردد. یعنی از همان زمان افرادی که با اهل بیت(ع) ارتباط داشتند متوجه شده بودند که باید برای تثبیت اربعین تلاش کنند. البته بدون انجام پیادهروی اربعین نیز زیارت اربعین جایگاه خاصی دارد و قرائت و رفتن به زیارت اربعین توصیه شده است.
چطور میتوان زیارت اربعین را درک کرد؟
مقبول بودن زیارت درجات مختلفی دارد و انشاءالله زیارت اربعین همه زائران مقبول درگاه حق باشد. مسئله مهم در این موضوع این است که ما چقدر امام حسینی هستیم؟ امام حسینی بودن به شعار نیست و به واقعیت عمل ما بستگی دارد. آیا ما به راستی انسانی با محبت هستیم؟ چون امام حسین(ع) با محبت بودند؛ آیا در وجود ما منفعتطلبی شخصی وجود دارد؟ چون در وجود و عمل امام حسین(ع) منفعتطلبی شخصی وجود نداشت و … . هر کسی باید در وجود خود بنگرد و ببیند چه قدر در رفتار، گفتار و تفکر از امام خود الگو گرفته است. حتی در این پیادهروی اربعین میبینیم که افراد چه قدر از خودگذشتگی دارند ولی برخی هنوز به این مرحله از ازخودگذشتگی نرسیدهاند و همچنان به دنبال منفعت طلبی خود هستند.
البته این مسئله به پیادهروی اربعین منحصر نیست بلکه باید ببینیم در طول سال آیا رفتار ما امام حسینی هست یا خیر؟ اگر منفعتطلب هستیم این نشان میدهد که با امام حسینی شدن فاصله داریم. زیارت اربعین حقیقی یعنی درس آموختههای قیام امام حسین(ع) را در زندگی شخصی و اجتماعی خودمان بیاوریم و عملیاتی کنیم. البته نباید تلاش کنیم کارهایی که انجام میدهیم را به رخ دیگران بکشیم بلکه خودمان در وجود خودمان نگاه کنیم و ببینیم در مسیر حسینی بودن چه کردهایم.
ثبت دیدگاه