عرفگرایی در قرآن و راهکاری برای تبیین رابطه دین و پدیدههای نوین
به گزارش بعثت نیوز از اصفهان، محمد نصراصفهانی، پژوهشگر قرآن و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سلسله مقالاتی به بررسی موضوع «عرفگرایی در قرآن» پرداخته است که قسمت اول یعنی طرح مسئله آن را در ادامه میخوانید:
تحولات علمی و فلسفی نوین، اختراعات و اکتشافات، پدیدههای جدید و شگفتانگیزی را وارد زندگی بشر کرد. این پدیدهها، بعضاً در مقابل اندیشهها و پدیدههای سنتی قرار دارند. در پارهای از موارد که امکان جمع سنت و مدرن نیست، افراد یا جوامع مجبور به انتخاب یکی از سنت یا مدرن میشوند: عدهای با این پیشفرض که همواره، نو ارزشمندتر از کهنه است با خوشبینی، از امور جدید بیچون و چرا استقبال کرده و سنت را کنار میگذارند. گروه دوم که نسبت به سنتها خوشبین هستند و نسبت به هرآنچه که نو است به دیده شک و تردید مینگرند، جز به اجبار و در حد اضطرار، از پذیرش امور تازه و نو، پرهیز میکنند. گروه سوم، کسانی هستند که نسبت به سنت و مدرن دیدگاهی بیطرف دارند و به هر قدیم و جدید، کهنه و نو، نگاه نقادانه دارند و هر یک را به شرط عبور از فیلتر نقد و بررسی میپذیرند.
این سه پیشفرض، عیناً در بین محققان و علمای دین نیز وجود داشته است، با این تفاوت که به دلیل ماهیت سنتیتر اندیشه دینی، تعداد نوگرایان نادر، تعداد سنتگرایان بسیار و تعداد منتقدان نواندیش، بسیار کم است. از نظر برخی نوگرایان دینی، با «تحول» و «تکاملِ» علوم، معرفت نسبت به دین «تحول» و «تکامل» مییابد. به نظر عبدالکریم سروش، با وجود اینکه دین ثابت است، آنچه در اختیار ما قرار میگیرد خود دین نیست، بلکه معرفتی بشری از دین است. در هر عصری به مقتضای تحول و تکامل در معارف و اوصاف بشری، فهم تازهای از دین، به وجود میآید و اصولاً ما معرفت ثابتی از دین، چه در امور نظری و چه در امور عملی، نداریم. (قبض و بسط تئوریک شریعت، ص۹۹ و ۱۱۹ و ۲۹۰) ظاهرا پیشفرض نظریه فوق این است که چون هر معرفت جدید درستتر از معرفت قدیم است تفاسیر جدیدی از دین که مبتنی بر نظریات علمی جدید است کاملتر از قدیم است. حالآنکه ایشان توجه نداشتهاند که معارف جدیدی هم بودهاند که بعد از مدتی نادرستی آن آشکار شدهاند و صحت همان نظریه سابق تأیید شده است. به نظر مجتهد شبستری هم دین و هم متون دینی ثابت هستند، ولی آنچه نقش عمدهای در فهم معرفت دینی بازی میکند، پیشفرضها، علائق، انتظارات، زبان و زمان مفسران دین است و این امور است که در ذهن و فهم آنان از دین و شریعت، دخل و تصرف مینماید. (هرمنوتیک، کتاب و سنت، ص۳۱).
صاحب این قلم، با بررسی کارکرد واژه «عرف» و «معروف» در قرآن کریم به راهکاری دروندینی، در جمع سنت و مدرن دستیافته است که به نظر میرسد برای تشخیص ثابت از متغیر دین و توضیح رابطه دین و پدیدههای نوین بشری مفید و کارآمد و تعیین کننده است. اصل ادعا این است که امور عبادی امور ثابت، ولی امور عرفی یا معروف از قبیل امور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی امور متغیّر است و عقلای جامعه یا «عقلجمعی» در تشخیص «عرف» تعیین کننده است. به نظر ما اگر این مبنا، در فقه و اصول وارد شود بسیاری از مشکلات اجتماعی عصر حاضر و آینده حل میشود. در هر صورت نگارنده این دستاورد را به اشتراک میگذارد تا در معرض نقد و بررسی اهل نظر قرار گیرد.
ادامه دارد …
ایکنا
ثبت دیدگاه