کتاب رسانهای است که خود نیازمند رسانههای دیگر برای تبلیغ و دیده شدن است. این تبلیغات بنا به مناسبتهایی چون هفته کتاب گاه شدت گرفته و آنقدر زیاد میشوند که چون جنگلی انبوه فقط درختان جلویی دیده شده و تبلیغات دیگر در آنها گم میشوند. گاهی هم هیچ خبری از تبلیغ کتاب و کتابخوانی نیست و در میان مشکلات معیشتی و گرفتاریهای مختلف زندگی فراموش میشوند.
مسئلهای که در میان مشکلات مختلف کتاب گم و از پرداختن به آن غفلت شده اینکه کاروان کتاب ایران هرگز راهپیمایی آهسته و پیوسته نبوده است. این راهپیمای گاه تند و گاه خسته بنا به مصلحت وقت و مناسبت پیشی گرفته یا عقب مانده و برنامه مدونی برای توقف یا حرکت آن در ایستگاههای استراتژیک وجود نداشته است.
کتابخوانی و تبلیغ کتاب هرچند در جای خود لازم و مورد نیاز است اما مشکل اصلی کتاب در حال حاضر بحث تولید در سراشیب افتاده و تعطیلی مشهود نشرها و کتابفروشیها و نبود انگیزه در اهالی قلم برای تولید است که سرچشمه همه آنها به گرانی کاغذ برمیگردد.
بنا به گفته رئیس اتحادیه ناشران، سال ۱۳۹۸ با امضای رئیسجمهوری وقت و معاون اول وی، قرار شد مقداری کاغذ برای چاپ کتاب به ناشران تحویل داده شود و این موضوع به سال ۱۳۹۹ و بعد هم امسال کشیده شد و اختلافات بین سازمانی یا هر موضوع مکنون دیگر باعث شد تا حدود دو ماه رفته، کاغذ به دست ارشاد برسد و از آن زمان هم تا حالا هیچ خبری از زمان پخش آن میان ناشران نیست. وقفه دو ساله در توزیع کاغذ پیامدهای منفی زیادی داشته که از آن جمله میتوان به کاهش شدید تولید در عناوین و تیراژ، تعطیلی برخی دفترهای نشر، دلسردی و کنارهگیری برخی از اهالی قلم از قلم زدن، استیلای بیشتر کتابهای بازاری عامهپسند بر کتب جدی در همه زمینهها، کاهش انتشار کتب پژوهشی لازم برای محققان و دانشجویان و در کل به کاهش میزان کتابخوانی اشاره کرد.
هر یک از این موارد برای فرهنگ یک کشور خود فاجعهای است و در این مجمعالجزایر فجایع مختلف کشتی کتاب همچنان سرگردان است و هیچ راهکاری از سوی هیچ مسئولی برای بهبود اوضاع دیده نمیشود.
برگزاری برنامههایی چون هفته کتاب لازم و در جای خود بسیار مؤثر است اما اصل قضیه این است که کتابی باید باشد تا برای آن تبلیغ کرد و با این شرایط کتاب در ایران دارد به پایان حکومت مشروع خود در دیار هفتادودو ملت رسانهها نزدیک میشود مگر آنکه چارهای غیرشعاری و کاربردی اندیشیده شود.
ثبت دیدگاه