احسان رضایی، نویسنده و رماننویس، در نشست نقد و بررسی کتاب «پرونده کارآگاه عاشق» که شب جمعه ۲۴ دی در کتابفروشی نشر کتاب آمه برگزار شد، گفت: به مهام میقانی نویسنده کتاب تبریک میگویم که با این کتاب یکی از ایدههای خوبش را به سرانجام رساند. در ادبیات فارسی همیشه دو کارآگاه وجود داشته است. ابتدا قاضی که همیشه با هوشمندی قادر بوده پروندهها را حل کند و داستان قضات مختلف را از انوشیروان گرفته تا کتاب قضاوتهای حضرت امیرالمومنین (ع) میتوان مشاهده کرد.
وی افزود: کارآگاهان دیگر، عیارهایی هستند که در هزار سال گذشته در حال تکرار هستند. این افراد گاهی هم آدمهای موجهی نیستند اما در بسیار از داستانها نقش کارآگاه را بازی میکنند که منجر به کشف جنایت میشوند. درباره جذابیت شخصیت عیار در داستانهای فارسی همین اندازه بس «ملا عبدالنبی فخر» زمانی در کتاب «طراز الخبار» خود چهار ژانر را برای داستاننویسی توصیف میکند. داستانهای رزمی، بزمی، عاشقانه و عیاری. تلاشهای عیارها برای حل مسائل به آن اندازه رشد پیدا کرد که شهرت فراوان پیدا کردند. برای مثال در رمان «سمک عیار» ما این اتفاق را به خوبی میبینیم. عیارها کارهای خودشان را در کشف جرم با تعقیب و گریز و چهره عوض کردن انجام میدادند. در شاهنامه فردوسی نیز جایی که بیژن در چاه افراسیاب اسیر شده، رستم با لباس بازرگانی به توران رفته و بیژن را مییابد یا اینکه سعدی در «بوستان» نیز از شخصیت کارآگاه در داستانهایش استفاده میکند.
این روزنامهنگار ادامه داد: اما درباره رمانهای مدرن. اولین رمان مدرن به سال ۱۳۰۴ برمیگردد. شخصی به نام کاظم معینالسلطان داستانی به نام «داروغه اصفهان، شرلوک هولمز ایران» مینویسد. در این داستان سرقتهایی انجام میشود که داروغه در نهایت دزد را مییابد. جالب است داستان پایانی شگفتانگیز دارد. شگرد داروغه چهره عوض کردن است که در داستانهای عیاری نمونه آن را دیدهایم. داستان پلیسی مدرن، عمرش از مشروطه نیز در کشورمان بیشتر است. بنابراین سنت داستان پلیسی مدرن، عمرش از قانونگذاری در ایران بیشتر است. شخصیت کارآگاه در چنین کارهایی اگرچه مطلق به جبهه خیر نیست، ولی در نهایت کمک میکند تا خیر به پیروزی رسد. این مسئله همان عیاری است که از آن حرف زدم.
رضایی در انتها تصریح کرد: در ادامه هر اندازه زمان گذشت در داستانهای پلیسی ایرانی ما از تصویر عیار در داستانهای پلیسی فاصله گرفتیم زیرا کارگاه تبدیل به شخصیت برجسته و محترم شد. برای مثال در داستانهای امیر عشیری به خوبی میتوان تغییر شخصیت کارآگاه را به خوبی مشاهده کرد. درباره شخصیت کارآگاه در کتاب «پرونده کارآگاه عاشق» هم باید بگویم او را ایرانیتر از دیگر شخصیتهایی که در ۱۰۰ سال گذشته از کارآگاه ترسیم شده دیدم چون شخصیت قصه، خیر به تمام معنا نیست و دیگر وجوه انسانی را هم در وی میتوان مشاهده کرد. همان چیزی که در عیارها نیز وجود داشت.
ثبت دیدگاه