حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

×
  • اوقات شرعی

  • شناسه : 2270
    2
    واژه “life style” به معنای «سبک زندگی»، «روش‏های متفاوت زندگی» را نشان می‏دهد مثل: تفاوت بین زندگی شهری و زندگی روستایی. این اصطلاح همچنین می تواند مقایسة «شیوه‏های زندگی» کشف شده در میان گروه‏های متفاوت را در جامعه نشان ‏دهد مثل: جوان، بیکار ، منحرف. اصطلاح سبک زندگی به معنای «طرز زندگی» نیز مفهوم سازی شده است. «‌طرز زندگی»، معمولاً از طریق ارزش‏ها و «روش‏های مصرف»شناخته می‌شود که ناشی از تمایز فزاینده جوامع سرمایه‌داری پیشرفته است .
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    «سبک زندگی» الگوی نسبتاً ثابت زندگی روزمرة سازمان یافته در چارچوب داشتن موقعیت زندگی و منابع قابل دسترسی است .در جامعه‏شناسی “style of lif” به معنای «سبک زندگی»، همانا آفرینش و خلق هنرمندانة یک راه و روش خاص با توجه به امکانات در دسترس و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی و همچنین محدودیت‏های فردی و اجتماعی تعریف شده است و هنر فرد در کشف و انتخاب مناسب‏ترین و خردمندانه ترین راه برای پاسخ به توقعات و تحقق اهداف است . بنابراین در گزینش سبک زندگی، هنر و خرد توأمان نقش می یابند . از آنجا که هر کنشگری برای پاسخ به نیازها و بیان خود، به کمک امکانات، راه‏ها و روش‏های موجود ، از اشیاء به شیوة خاصی استفاده می‏کند، نوع، طرز رفتار و ترجیحات و جهت‌گیری‌های خاصی را در زندگی دارد، بنابراین سبک او با شخصیتش ارتباط می‏یابد.

    هر فرد بر حسب نقش‏هایی که در شبکة روابط اجتماعی بر عهده دارد، موقعیت‏هایی را به دست می‌آورد، به عبارتی ، هر فرد به اندازة نقشی که در تولید اجتماعی دارد از ثروت اجتماعی ـ اعم از : درآمد، تجربه ، مهارت ، اطلاعات و دانش ـ برخوردار می شود. موقعیت های همانند ، سهم های کمابیش مشابهی از ثروت اجتماعی می برند . این برخورداری از سرمایه اجتماعی به فرد توانایی برخورداری از طرز زندگی یا سبک زندگی خاصی را می دهد.

    در تعریف مفهومی سبک زندگی، گیدنز معتقد است: «سبک زندگی را می توان به مجموعه‌ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد چون نه فقط نیازهای جاری او را بر آورده می‌سازد، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران منسجم می‌سازد. شیوه زندگی، مجموعه‌ای نسبتاً منسجم از همة رفتارها و فعالیت‏های یک فرد معین در جریان زندگی روزمره است» . پی یر بوردیو، «سبک زندگی» را به معنای «سلیقه‌ها یا عادت واره‌ها»، به کار می‌برد. عادت واره ها اصول تکثیرگر رفتارهای متمایز و متمایز کننده اند . اسلوبی که عبارت است از مجموعة وحدت گرایی از انتخاب‏ها که اشخاص ، اموال و افعال خاصی را بر موارد دیگر ترجیح می‌دهند . سوبل، سبک زندگی را عبارت از «هر شیوه ی متمایز و بنابراین قابل تشخیص زیستن» می‏داند . چانی به تعریف فوق این نکته را می‏افزاید که «این شیوة زیستن باید میان تعداد کثیری از مردم عمومیت داشته باشد».

    چانی معتقد است، «سبک زندگی را می توان الگوهایی از کنش دانست که تمیز دهندة افراد جامعه است». همچنین چانی می‏گوید: «سبک های زندگی مجموعة اعمال و نگرش‏هایی هستند که در متن و زمینه‏های خاص قابل درک می شوند» ، «سبک زندگی الگوی نسبتاً پایدار سازماندهی زندگی روزمره در چارچوب یک موقعیت (وضعیت) زندگی معین و منابع قابل دسترسی می‌باشد. سدویک و همکاران در کتاب مفاهیم کلیدی در نظریه فرهنگ، می‏گویند : «سبک زندگی ، اشاره به الگوهای مصرف و کاربرد ( کالاهای مادی و نمادین) پیوسته با گروه‏ها و طبقات اجتماعی دارد» . کانتر و زابلوکی، در تعریف سبک زندگی می‏گویند : «حد و مرزی که در چارچوب آن اعضاء شبیه یا متفاوت از یکدیگرند هم از جهت توزیع در آمدها و هم از جهت انگیزش‏هایی که بنیاد چنین توزیعی است». از مجموع تعاریف پیشین دربارة «سبک زندگی» چند نکته استنباط می شود : ۱٫ سبک زندگی؛ یک روش زندگی، الگوی عمل، مجموعة عملکردها، روش سازماندهی زندگی، ترجیحات رفتاری و مادی و الگوی مصرف است. ۲٫ سبک زندگی انتخابی است و بر تصمیم گیری فرد در جهت عمل استوار است . ۳٫ گزینش سبک زندگی خاص ، بر سلیقه و علاقة فرد استوار است . ۴٫ گزینش سبک زندگی خاص به منابع و امکانات در دسترس ، موقعیت اجتماعی فرد ، زمینة اجتماعی و بافت و ساختی که فرد در آن قرار گرفته است ، مشروط می شود . ۵ـ هر چه ساخت و بافت اجتماعی دارای ویژگی‏ها و امکانات مساعد بیشتری در جهت رهایی بخشی کنشگران از قید و بندهای ساختی باشد، به همان نسبت امکان تبلور هویت فردی و اجتماعی کنشگران و به عبارت دیگر امکان بیانگری و معرفی خود از طریق گزینش سبک زندگی خاص بیشتر خواهد بود. ۶٫ از رهگذر انتخاب سبک زندگی ، می توان وجوه تشابه و تفاوت کنشگران را به یکدیگر و از یکدیگر تعیین نمود . به عبارتی دیگر، سبک زندگی متمایز کننندة افراد و گروه‏ها است . ۷٫ هر سبک زندگی خاص ، از انسجام نسبی برخوردار است. مجموعة رفتارها و فعالیت‏های هر کنشگر با تکیه بر ابزارها ، امکانات و توانائی های خاص در موقعیت و زمینه‏ای ویژه، در جهت پاسخ به خواسته‌ها، ترجیحات و نیازهای خاص کنشگر جهت بیانگری خود معنا می یابد.

    در جامعه شناسی از سبک زندگی تعاریف متعددی ارائه شده است. به طور کلی تعاریف مربوط به سبک زندگی به مثابه «شیوه متفاوت زندگی» را می‏توان به سه دسته تقسیم کرد: ۱٫ تعریف سبک زندگی بر مبنای الگوی مصرف، اعم از اشیاء و رفتار (وبلن، زیمل، سوبل، چانی). در این تعریف، شاخص شیوه‏های متفاوت زندگی افراد و گروه‏ها «الگوی مصرف» است.۲٫ تعریف سبک زندگی بر مبنای روش‏های ساماندهی کلی زندگی است (گیدنز، کلایپتیس)، در این تعریف شاخص شیوه های متفاوت زندگی افراد و گروه‏ها، دربرگیرنده تمامی فعالیت‏های زندگی افراد و گروه‏های مورد بررسی است. این که فرد چه فعالیتی را، در چه زمانی، با چه کسانی و در چه مکانی انجام می‏دهد. ۳٫ تعریف سبک زندگی بر مبنای رفتار و اندیشه است، در این تعریف شاخص های سبک زندگی عبارتند از: الف) فعالیت‏ها، علایق، عقاید: (ولز، تیگرت)، ب) ارزش‏ها و سبک زندگی: (میچل، داگلاس هالت) است.

    به هر یک از تعاریف سه گانه انتقاداتی شده است. مهم‏ترین انتقاد به تعریف اول این است که: شناخت سبک زندگی مادی (بر مبنای شاخص الگوی مصرف)، توانایی متمایز ساختن افراد و گروه‏ها را برحسب به کارگیری امور مصرفی در راه‏ها و مقاصد گوناگون (سبک زندگی غیر مادی: سلیقه ـ ادراک) ندارد (نحوه عمل مصرف کننده؛ داگلاس هالت). بنابراین تعریف اول از سبک زندگی از آن جائی که فقط یکی از دو بعد اساسی سبک زندگی (سبک زندگی مادی) را محور مطالعه قرار می‏دهد، مورد انتقاد است. مهم‏ترین انتقاد به تعریف دوم این است که: همه فعالیت‏های زندگی افراد و گروه‏ها رامشکل می توان با استفاده از پدیده سبک زندگی مطالعه کرد. زیرا اگر یکی از ویژگی‏های سبک زندگی را انتخابی و ارادی بودن آن بدانیم، آنگاه رفتارهایی می تواند در مجموعه سبک زندگی مطالعه شود که دارای ماهیت عمل باشد. حال آن که مثلاً رفتارهای حوزه زندگی شغلی (فعالیت‏های شغلی)، چون تا حد زیادی مقید به قواعد و مقررات (مجموعه وظایف و اختیارات) از پیش تعیین شده است، بنابراین از جنس رفتار است، نه از جنس عمل، و در نهایت مهم‏ترین انتقاد به تعریف سوم این است که اندیشه و نگرش الزاماً و به تمامی در رفتار عینیت نمی‏یابد. بدین معنا که، چگونه از طریق صرف اندیشه و ادراکِ امر عینی، می‏توان تحقق رفتار درباره همان امر را در سطح عمل پیش بینی نمود. حال آن که همواره در فرآیند طی شده بین این دو (از مرحله ادراک preception درباره یک امر عینی تا جهت گیری Attitude، تصمیم گیری Determination و عمل Action) تغییرات زیادی به وقوع می پیوندد.
    سبک زندگی دارای دو بعد است: ۱٫ سبک زندگی مادی (عینی)، شامل: اشیاء و رفتار ۲٫ سبک زندگی غیر مادی (ذهنی)، شامل: سلیقه و ادراک است.

    سبک زندگی چه به عنوان «شیوه متفاوت زندگی» ،یعنی تعریفی عام از سبک زندگی و چه به عنوان «نحوه کاربرد امکانات» (درآمد، سواد و زمان در اختیار فرد در زندگی مصرفی روزمره) یعنی تعریفی خاص از سبک زندگی، مطرح شود (این تعریف از اندیشه‏های ” پی‏یر بوردیو” و ” استم و لمپرچ” در تحقیق آنها پیرامون ” قشر بندی اجتماعی و سبک زندگی” در فرانسه و سویس اخذ شد.)، به هر حال متغیر پنهانی است که از طریق شاخص های عینی سبک زندگی یعنی اشیاء و رفتارهای مصرفی قابل مطالعه است. منظور از مصرف در سراسر تحقیق حاضر نحوه صرف زمان، پول و سواد در بٌعد سبک زندگی مادی (عینی): اشیاء و رفتار به مثابة شاخص های عینی تشکیل دهنده سبک زندگی است که از طریق واحدهای اندازه گیری سبک زندگی: «زمان، پول و سواد» برای کشف الگوهای مصرف اشیاء و رفتارهای فراغتی به مثابة شاخص ذهنی سبک زندگیِ (سبک زندگی غیر مادی) دارندگان پایگاه‏های اقتصادی اجتماعی متفاوت، مورد سنجش قرار می گیرد.
    منظور از «نحوه کاربرد امکانات» درتعریف خاص از سبک زندگی (تعریف عملیاتی)، همانا نحوه مصرف پول، سواد و زمان در اختیار افراد و گروه‏ها است که آن را در امور مصرفی مختلف (اشیاء، رفتار: انواع کاربرد امکانات)، با علایق، اهداف و رویکردهای متفاوت به کار می برند.

    بنابراین به مفهوم و پدیده مصرف نه به عنوان امر زایل شدنی و هدر رفتنی، بلکه به عنوان امری که به صورت بالقوه قابلیت باز تولید امکانات، فرصت‏ها، تحقق علایق، هویت یابی و.. را دارد، نگریسته می شود.

    ویژگی‏های سبک زندگی:

    ۱٫ بیانگرانه است، به این معنا که افراد و گروه‏ها از طریق رفتارهای نظام یافته و جهت‏دار، خود را به دیگران معرفی می‏کنند و با چگونگی معرفی خود به خودشان و دیگران، هویت و تشخص می‏یابند. توانایی بیانگری خود از طریق نوع رفتارها، از یک سو، به امکانات مالی (میزان برخورداری از فرصت‏های زندگی‌)، و از سوی دیگر، به دانش و مهارت فرد در بیان خود (چگونگی بهره‏برداری از فرصت‏های زندگی) بستگی دارد . ۲٫ انتخابی است به این معنا که افراد و گروه‏ها از میان راه‏های مختلفی که برای بیان خود پیش‌رو دارند، آگاهانه و ماهرانه، یا برعکس ، یک راه را انتخاب می‏کنند . بنابراین ادعای داشتن سبک زندگی به وجود راه‏های مختلف در پیش روی فرد و گزینش آزادانه یک راه از آن میان بستگی دارد. هرچه گزینه های پیش روی فرد برای انتخاب بیشتر باشد نشان دهندة بازتر بودن ساختار اجتماعی ، پویائی سیاست‏های توزیع فرصت‏های اجتماعی و آزادتر بودن فرد از قیدها و موانع بیرونی و درونی است. ۳٫ مشخص کننده و متمایز کننده است ، افراد و گروه‏هایی را که در ابعاد مختلف دارای رفتارهای مشابهی هستند ، از افراد و گروه‏هایی که در همان ابعاد رفتارهای متفاوتی دارند متمایز می کند . ۴٫ در جامعه شناسی سبک زندگی، بر کلیت و انسجام، به عنوان یکی دیگر از ویژگی‏های آن نام می برند، زیرا در غیر این صورت نمی‏توان سبک زندگی را مجموعه‏ای از الگوها رفتاری دانست.

    ……………………….

    مصطفی قاسمی پاکرو / کارشناس ارشد پژوهش

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.